پنجره باز و بسته كن

ياد هواي ابري و ابرهاي دل شكسته كن

پنجره باز و بسته كن

ياد پرنده آسمان ، نسيم ريشه بسته كن  ... ادامه

وقتي که ايران هست ، خليج يعني فارس

تاريخ مي لرزد از خشم قوم پارس

جز اين اگر باشد خليج آبي نيست

بي سايه ايران غير از سرابي نيست ...  ادامه

يه زخم کهنه روي بالم 

يه آسمون که چشم به رام نيست

به غير واژهء غريبي

 چيزي توي ترانه هام نيست  ...  ادامه

کوچه هاي مه گرفته ، ثانيه هاي پريشون

نم بارون غريبي روي سنگفرش خيابون

قاب عکسي روي ميز و عطر قهوه ي جدايي

دوباره دلم گرفته ، تو کجايي تو کجايي ...  ادامه

خميازه هاي کش دار ،سيگار پشت سيگار

شب گوشه اي به ناچار ،سيگار پشت سيگار

اين روح خسته هر شب ،جان کندنش غريزيست

لعنت به اين خودآزار ،سيگار پشت سيگار ...  ادامه

تو بري کي به دل من

بزنه زخمه هميشه

يا کدوم نگاه سردي

زجر لحظه لحظه ميشه ...  ادامه

با شبم خط چشم مي کشي

باشعرم آرايش مي کني

پالتوي پوست تمساح تنت

لباسم رو خواهش مي کني  ...  ادامه

قصه ازغلط شروع شد

از يه اشتباه ساده

از يه خنده‌اي كه گم شد

تو يه بغض بي‌اراده   ...  ادامه

ازکدوم آينده صحبت ميکني

از کدوم روزاي بي خورشيد من

از کدوم چشمي که روشنايي داشت

از کدوم نگاه نااميد من ...  ادامه

اکنون که دل به تکوين سپيدي فکر ميکند

از درجايي خود پوسيدگي بن بست کوچه اي در تاريکي هم بي بهره تر است

و خروش درگيري اش در آينه ديوار ...  ادامه

گفتي که شقيقه ات را نشانه بگيرم

باشد! شقيقه را نشانه مي روم

چشمانم را مي بندم

همه ي اين روزها از جلوي چشمانم ...  ادامه

ابتذال يک اصطلاح است. بحث تخصصي روي واژه ابتذال نمي کنم. ابتذال در هر چيزي مي تواند باشد. کساني هستند که سالهاست غزل ميگويند و يک حرف جديد درغزلشان نمي زنند  ... ادامه

دويدم و دويدم سر کوچه رسيدم

بند دلم پاره شد از اون چيزي که ديدم

 بابا ميون کوچه افتاده بود رو زمين

مامان هوار مي‌زد شوهرمو بگيرين ...  ادامه