کوچه های مه گرفته ، ثانیه های پریشون

نم بارون غریبی روی سنگفرش خیابون

 

قاب عکسی روی میز و عطر قهوه ی جدایی

دوباره دلم گرفته ، تو کجایی تو کجایی

 

تو که نیستی هر صدایی مثل موسیقی مرگه

بی تو مثل برگی ام که زیر شلاق تگرگه

 

نمی تونم که بخونم حتی با خودم غریبم

مثل مرده ها دچار یه توهم عجیبم

 

توی مرداب اتاقم دنبال چشات می گردم

دنبال آغوشی که توش بی صدا گریه می کردم

 

هنوزم مثل یه تصویر تو نگاه آینه هایی

باورم نمیشه رفتی ، تو کجایی تو کجایی

 

بعد تو پنجره ها رو برای همیشه بستم

میون وحشت خونه ، توی تنهایی شکستم

 

همه ی گذشته هامو به فراموشی سپردم

نمی دونم چرا وقتی که می رفتی من نمردم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 خانه | اخبار |  ترانه | گفتگو | مقاله | پيوند | بايگاني | دفتر يادبود  | تماس با ما

   

© Copyright 2005-2006 glassyguards.com

All rights reserved . Designed by : Mostafa Azghandi