|
خانه
|
اخبار
|
ترانه
|
گفتگو
|
مقاله
|
پيوند
|
بايگاني
|
دفتر يادبود
|
تماس با ما |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
مصطفی ازقندی
سرمقاله
(شماره
یک)
|
|
سرانجام
پس از دو ماه تلاش و پيگيری، موفق شديم اولين شماره نشريه
اينترنتی
((پيله های شيشه ای))
را به دست شما برسانيم. تلاشی که
علیرغم مشکلات پيش آمده، جز با همکاری و همياری
اعضاء گروه امکانپذير نبود و
... ادامه
| |
|
|
|
|
|
محمد صالح علاء
/
لیسانس |
شما که
سواد داری ، لیسانس داری
روزنامه خونی
با بزرگون می شینی،
حرف میزنی
همه چی می دونی
شما که کله ت پره ،
معلّم مردم گنگی
...ادامه
| |
|
افشين يداللهي / آدم پست خفن |
|
من يه آدم پست خفنم
عاشق زنمم ، او نو مي
زنم
موافقم با دكتر
فمينيست
ميگه زن چيزي جز يه
ضعيفه نيست
...
ادامه
| |
|
|
|
بابك صحرايي / صخره |
|
ميون موج و طوفان و
تلاطم
تو دست باد سرد بي ترحم
رها از بغضمو از خستگي
دور
منم من صخره اي آروم و
مغرور
...
ادامه | |
|
نيلوفر لاري پور /
دل شكسته |
|
يه دل شكسته صدتا
بيقرار ميخواد چيكار
قفس كهنه من ميخ و
زوار ميخواد چيكار
آخه دوزار جيگرك سفره
قلمكار نمي خواد
يه حموم خرابه هفت
تاجومه دارميخواد چيكار.ادامه
| |
|
|
|
انديشه فولادوند / يك خيانت روزمره |
|
ببين ! من از همه
ماجرا خبر دارم
از آن خيانت بي ادعا
خبر دارم
بدون حرف برو واژه ها
خطرناكند
تمام رخت و لباست درون
آن ساكند
.... ادامه | |
|
بابك روزبه / حادثه |
|
تو كدوم حادثه گم شد ،
اونكه از ستاره اومد
اونكه با ورودش آواز
، رو لبم دوباره اومد
چه شبي علاقه كم بود ،
تو گجاي قصه رنجيد
تو كجاي عاشقيام
تپشاي منو كم ديد
... ادامه | |
|
|
|
مريم اسدی / خُلاصه م کن |
|
خُلاصه م کن تو اين بارون يکريز
تموم جاده ها رو مه گرفته
بگو راحت بگو خدا نگهدار
حالا که عشقم از ياد تو رفته
...
ادامه | |
|
شاهکار بينش
پژوه / داش آکل |
z |
اين
روزا
برزخی ام ،
خيلی خرابم
داش آکل
يه چيزايي
مي بينم
انگاری
خوابم داش آکل
... ادامه | |
|
|
|
|
|
|
|
افشين مقدم
/ فانوس |
|
|
|
|
مونا برزویی / سقوط |
|
|
بیا
فانوس روشن کن
، ستاره از
نفس افتاد
در ا ینجا کرم شبتا بی ،
به سلول قفس افتاد
هلال ِ ماه سرقت شد
، پلنگ
زخمی داسم
عصا یم اژدهایی شد ،که راه از چاه
نشناسم...ادامه |
من
سقوط كرده بودم ، ته چاه نا اميدي
نعره ي عريون مرگ و ... تــو تواون دره شنيدي
از دل صخره شكفتي ... مث يه شاخه ي محكم
من و
از دره گرفتي ... آخرين لحظه ي مبهم...ادامه |
|
|
|
الميرا آقا زاده /
رويا |
|
|
|
|
شاهد سالمي / تو
زيباتر شدي |
|
|
شگفتا كه در چهره ام خستگي غريبي موج
مي زند، انگار كه هزار سال است مرا نفهميده اند و
تنها چون جنگلي ميان دريا و كوه نشسته ام
. اما تو باران باش و ببار ، آفتاب باش و بتاب
بر
...
ادامه
|
نشستی
با من ُ شب شعله ور شد
غرورم از حضورت تازه
تر شد
نشستي با من ُ انديشه
آواز
سكوتم ساز شب اندازه
تر شد
... ادامه
|
|
|
|
|
|
یادمان / با یادداشتی از مانی رهنما
|
|
|
|
ماني
رهنما |
|
معتقدم هنرمندی که هر روز يا حداقل
يک روز هفته با مردم وطنش برخورد هنری ، منظورم اجراست ،
نداشته باشه نمي تونه درک صحيحی از سليقه مردم داشته باشه و
بالعکس مردم هم نمی تونن ارتباط درستی با هنرمند داشته باشن و
همين عامليست تا خواننده نماهائيکه
...
ادامه |
|
در مورد يکی از آشناترين فرهنگهای طبقاتی از
مردم جامعمون ، که همان فرهنگ نوشدارو بعد از مرگ قهرمان
داستانهاست ( منظورم داستان زندگيه ! )
باید بگم که اين
بار قهرمان داستان آهنگساز اونه و ترانه ساز تيتراژ آخرش
...
ادامه |
|
|