بشقابای فلزی،
بالای پشت بوما،
دم به دم پر می شن از دروغ و مکر و رؤیا...
همیشه رؤیا رُ از دنیا گدایی کردیم،
شبا با یه کنترل، دنبال راه می گردیم.
کلافه می شیم وقته آگهیای دوبی،
شب به شب دل می دیم به وعده های V.O.A
آخرِ شب می رسیم به یه خیالِ باطل.
بازم می ریم سراغِ کانالای X.X.L
دیشا رُ برگردونیم رو به دلای مردم،
دل بسپریم به حرفِ مردمِ بی تبسم.
مردمی که نه دیشی، نه پشتِ بومی دارن.
مردمی که تهِ برج همیشه کم میارن.
شبیهِ ما آدمان، کانالای ماهواره.
یکی دنبالِ پوله، یکی دیگه پولداره.
یکی پرچم می فروشه، یکی چپه با خدا،
همشون دور و دشمن، همه شون از هم جدا...
یه طرف بورس بشکن، یه طرف رقص باسن.
یه عالم حرف مُفت و یه ذره یادِ وطن.
یه شبکه هیت می شه، یکی می اُفته از دور.
همه این روزا رؤیا می بافن، شما چه طور؟!
دیشا رُ برگردونیم رو به دلای مردم،
دل بسپریم به حرفِ مردمِ بی تبسم.
مردمی که نه دیشی، نه پشتِ بومی دارن.
مردمی که تهِ برج همیشه کم میارن. |