محمد رضا هدایتی

   

 

 


محمد رضا هدایتی رو خیلی ها با نقش طغرل می شناسن یه آدم پرخاشگر و تند مزاج ولی قبل از خوندن این مصاحبه لازمه که این شناخت
ظاهری رو کنار بذاریم و بدونیم که با یک انسان بسیار آرام و متین طرف هستیم. محمد رضا هدایتی با آلبوم برگ و باد وارد عرصه موسیقی شده و فکر می کنم کسانی که موسیقی رو بشناسن این آلبوم رو تحسین می کنند و به سلیقه آهنگ ساز و خواننده این اثر احترام خواهند گذاشت.
 

سیامک دیانتی     

*******************


از اینجا شروع کنیم که اصلا چی شد که به فکر خوندن افتادین؟
همیشه موسیقی رو خیلی جدی پیگیری می کنم. من از فضای موسیقی دور نبودم، از همون زمانی که تئاتر کار می کردم، آهنگ می ساختم و می خوندم، در اکثر نمایش هایی که بازی کردم تو هر کدومش یه ترانه اجرا کردم، ولی هیچ وقت عشق خوندن نداشتم، از طرفی هم دوست داشتم کار موسیقی کنم و چون به صورت حرفه ای سازی نمی زنم و به اون صورت سواد تنظیم کنندگی هم ندارم، خوندن برام دم دست بوده.


مردم شما رو به عنوان یه طنز پرداز می شناسن، وقتی می خواستی یه کار جدی انجام بدید نمی ترسیدین که به جنبه بازیگری شما ضربه بزنه و دید مخاطب تغییر کنه؟
اتفاقا روی کاری که مهران مدیری انجام داد این تجربه به من هم انتقال پیدا کرد، به همین خاطر اگر به آهنگ های من دقت کنید می بینید که اونقدر سنگین و در فضای کلاسیک نیست. دلم می خواست کاری انجام بدم که خیلی ها دوستش داشته باشن.


شما در آلبوم برگ و باد از سبک های مختلف کار اجرا کردی، با این کار چه هدفی رو دنبال می کردین، آیا می خواستید فقط بازار رو محک بزنید؟
تو این آلبوم بیس کار پاپ بود، ولی ساز بندی ها در فضای موسیقی راک بود و در 2،3 تا از کارها هم به بلوز نزدیک شدیم، در کل سبک خوندن پاپ بود. تست زدنی هم در کار نبوده، سلیقه کسانی که این روزها آلبوم می خرن و گوش می کنن رو می دونم چی هست، اگر می خواستم با سلیقه اونها کار کنم که اصلا سمت این سبک کار کردن نمی رفتم. کاری می کردم که بیشتر بفروشه، ولی این آهنگ ها بفروش نیست، این کارها به درد کسی می خوره که طالب ملودی خوبه و موسیقی آروم رو می پسنده. من فکر می کنم این نوع موسیقی رو میشه تو تنهایی هم گوش کرد و لذت برد که بعضی از موسیقی ها اینطور نیستند.


شما کار تصویری انجام دادین و برنامه هایی که در اونها حضور داشتین پر بیننده بودن، چرا نخواستین در حیطه موسیقی هم یه کار پر مخاطب به بازار عرضه کنید؟
خب کار بازیگری یه بخشی به عهده من هست، به من نقشی رو پیشنهاد می کنن و من در اون نقش قرار می گیرم، که بیشتر سلیقه نویسنده و کارگردان هست که مخاطب رو جذب می کنه، پس خیلی به خود من نزدیک نیست. ولی کار موسیقی واقعا کار خودمه، آهنگ ها رو دونه به دونه انتخاب کردم و سلیقه منه. بازیگری یه دروغ بزرگه، شما هر چقدر بهتر دروغ بگی، مخاطب بیشتر باور می کنه و به نقش شما نزدیک میشه.


فکر نمی کنید در حال حاضر موسیقی ما هم طوری شده که باید دروغ بگی و خودت نباشی تا مخاطب به سمت کارهات بیاد؟
نه کسانی که کار موسیقی می کنن، سلیقه خودشون رو نشون میدن، مثلا کسی که رپ می خونه، سلیقه خودش رو در کار اعمال کرده، بعدش هم من نیازی به شهرت نداشتم که بخوام در موسیقی هم دروغ بگم. تو کاری رو که بهش علاقه نداشته باشی نمی تونی به خوبی اجرا کنی، داریم در مورد هنر و موسیقی صحبت می کنیم، بساز بفروشی که نیست. تو اگه کاری رو از ته دل دوست نداشته باشی مردم هم باهاش ارتباط برقرار نمی کنن.


اینطور که معلومه شما یه مرز کاملا مشخص بین بازیگری و خوانندگی برای خودتون ترسیم کردین و به اون پایبندین؟
بله کاملا، در بازیگری من نیستم، مثلا نقش طغرل هیچ ربطی به من نداره و من یه آدم رو ساختم، منظورم این نیست که دوستش ندارم، وقتی خلقش کردم خب دوستش دارم. ولی در موسیقی واقعا خودم هستم، افکار و روحیات منو میشه در موسیقی پیدا کرد.


با این تفکر که میدونستین آلبوم فروش زیادی نخواهد داشت، چطور با تهیه کننده به توافق رسیدین؟
باید بگم که من خیلی مدیون تهیه کننده این آلبوم هستم، که اومد روی کاری که خوانندش برای اولین بار داره میخونه و کار روز بازار نیست سرمایه گذاری کرده. در واقغ می تونم بگم یه جورایی خیر هنری بودن و بیشتر روی کنسرت هایی که میتونیم برگزار کنیم حساب باز کردن.


پس تو فکر اجرای کنسرت هم هستید؟
شاید این آلبوم نه، ولی خودم بیشتر تو فکر کنسرت بلوچی و زابلی هستم.


چرا نمی خواید این آلبوم رو در کنسرت اجرا کنید؟
راستش رو بخوای، دغدغه موسیقی سیستان و بلوچستان خیلی زیاد شده ولی اگر تهیه کننده از من بخواد این آلبوم رو برای کنسرت کار کنیم، من این کار رو خواهم کرد. اما چون دوستان برای من تو اردیبهشت یه کنسرت بلوچی و زابلی تدارک دیدن، این قضیه فکرم رو مشغول کرده.


به این فکر کردید که موسیقی بلوچی و زابلی رو مخاطب های آلبوم برگ و باد شاید باهاش ارتباط بر قرار نکنن؟
چون من شغلم خوانندگی نیست و مخاطبی که آلبوم رو گوش کرده، می دونه که من خواننده نیستم و بیشتر کارهای بازیگری منو دیده، به خاطر همین دغدغه سبک خاصی رو ندارم و می خوام همه سبک هایی که دوست دارم رو به مرور زمان کار کنم.


ا
طلاع رسانی در مورد آلبوم برگ و باد ضعیف بود، آیا شما از تبلیغات این آلبوم راضی بودید؟
خب این مسائل به عهده شرکت پخش کننده آلبوم هست. من راضی نبودم و این گله رو از آوای باربد دارم، چون اگر می خواست می تونست که این آلبوم رو تبدیل به یه آلبوم پر فروش کنه، چون محمد رضا هدایتی رو از 70میلیون ایرانی 20 میلیون می شناسن که شاید 5 میلیون نفر منو دوست داشته باشن از این 5میلیون 500هزار نفر حاضر میشن که پول بدن و آلبوم منو بخرن. چیز خیلی دور از ذهن و رویا پردازانه ای نگفتم. اگر آوای باربد روی همین 500هزار نفر حساب می کرد، آلبوم برگ و باد به یه آلبوم پر فروش تبدیل میشد. چرا آلبوم من مثل آلبوم آقای چاووشی پخش نشد؟ نمی دونم، شاید سبک کار من دور بوده از آوای باربد.


چرا این گلایه ها رو با خودشون در میون نذاشتید؟
شاید اگر من خواننده حرفه ای بودم، بعضی جاها درگیر می شدم، این آلبوم سال 85 بسته شد و 87 به بازار اومد، من می تونستم همون زمان که مجوز آوای باربد رو لغو کردن کار رو بگیرم و از طریق یه موسسه دیگه پخش کنم ولی این کار رو نکردم.


شما گفتید این آلبوم خود محمد رضا هدایتی رو نشون میده، چرا انرژی بیشتری صرف نکردین تا مردم شما رو بهتر بشناسن؟
چون کارم بازیگری هست، اصراری هم ندارم که مردم حتما منو بشناسن، شاید اصلا مردم بدشون بیاد از من. شاید هم اگر یه منیجر داشتم تو موسیقی خیلی راحت تر بودم، چون همه کارهای آلبوم رو خودم کردم از مجوز ها بگیر تا ثبت کتابخانه ملی، یا توضیح برای منطق ترانه هایی که رد شده بود و گرفتن مجوز هاشون. دست تنها بودم، از طرفی هم تاجر نیستم، اگر هدفم تجارت از راه موسیقی بود، شاید با آوای باربد درگیر می شدم، من یه کارهایی رو در شان خودم نمی بینم.


چرا برای پیش برد کارهاتون از مدیر برنامه استفاده نمی کنید؟
الان جو هنر ما طوری شده که اگر یه منیجر داشته باشی، تهیه کننده ها بدشون میاد و شاید سراغت هم نیان، هنر توی ایران کاملا مرامی می چرخه، یه قرار داد فرمالیبه باهات می بندن که همش به نفع تهیه کننده هاست، ولی من آدمی نیستم که برم شکایت کنم، مگه خانواده بازیگران تلویزیون ایران جند نفر هستن؟ یه خانواده هستیم، خب من برم از کی شکایت کنم؟ ولی داشتن مدیر برنامه باید از یه جایی شروع بشه و برای همه جا بیفته.


طراحی جلد آلبوم هم جای کار داشت. مثلا ترانه ها طوری نوشته شده که کسی که می خواد ترانه ها رو بخونه سردرگم میشه. نظرتون در مورد این طرح چیه؟
بله درست میگی، این انتقاد رو می پذیرم، ولی شاید من بی حوصله شده بودم و وسواس به خرج ندادم، وقتی 2 سال طول کشید تا من مجوز بگیرم و آلبوم رو پخش کنم، دیگه یه جورایی امیدی نداشتم که کار من به بازار عرضه بشه. خسته شده بودم و حس می کنم الان بهم لطف کردن که آلبوم اومده تو بازار.


خب من کسانی رو می شناسم که کارشون 5،6 سال طول کشیده تا به بازار اومده، شاید صبر شما کم بوده؟
من یه بازیگرم که دوست داشته یه کار هنری دیگه هم انجام بده، و حوصله این درگیری ها رو نداشتم.


کار شما قبل از پخش لو رفت و تو اینترنت پخش شد، واقعا اینطور بود یا خود شما می خواستید که پخش بشه؟
نه من نخواستم. جالب اینجاست که حتی طرح جلد آلبوم هم لو رفت، در صورتی که ما این کار رو فقط به ارشاد داده بودیم.


یعنی می خواید بگید که از طریق ارشاد پخش شده؟
نه، اصلا. من همچین حرفی نزدم ولی نمی دونم طرحی که فقط به ارشاد داده بودیم، چطور لو رفت. بعضی از سایت ها رو دیدم که دقیقا با همین رنگ بندی و فونت طرح آلبوم رو گذاشتن.


وقتی کار رفت رو نت، بازتابش چطور بود؟
فقط تو یه سایت در مورد کار من حدود 50 تا نظر بود که من خوندم، اکثرا استقبال کرده بودن. به نظرم با ارزشه وقتی با سرعت اینترنت ما، کسی می شینه و یه آهنگ 4 دقیقه ای رو تو 1ساعت دانلود می کنه.


شما با این آلبوم به صورت جدی وارد موسیقی شدین، بازار موسیقی ایران رو چطور می بینید؟
وقتی اینجا داری کار هنری می کنی باید عاشق کارت باشی، از لحاظ برگشت سرمایه بازار خوبی نیست و خیلی ها ناراضی هستن.


به نظر شما چه روندی باید طی بشه تا مردم به سمت خرید آلبوم های اورجینال بیان و به موسیقی خوب گرایش پیدا کنن؟
خیلی کارها لازمه. موسیقی رو باید آزاد گذاشت، تا کارهایی که ارائه میشه یکنواخت نباشه، کنسرت های بیشتری برگزار بشه. نمی تونیم 70 میلیون آدم رو مجبور کنیم که یه نوع موسیقی رو گوش کنن، این کار باعث میشه که مردم کارها رو نخرن. اینطوری اگه پیش بره مردم با موسیقی یا سینمایی که یکنواخت باشه قهر می کنن و سمتش نمیان. اگر آمار سینما های تعطیل شده رو نگاه کنید، متوجه می شین که مخاطب کم شده و بیشتر، فیلم هارو توی خونه تماشا می کنن. از یه سالی به بعد همه داستان ها شبیه به هم شده یه سری سلیقه ها حقشون ضایع شد. تو موسیقی هم همینطوره مثلا یکی راک دوست داره، یکی رپ دوست داره ولی نمی تونه این کارها رو توی بازار پیدا کنه.

صدا و سیما هم می تونه نقش مهمی ایفا کنه، ولی متاسفانه خیلی وقته که از رادیو و تلویزیون موسیقی خوب شنیده نمی شه، کارهای جسته و گریخته ای انجام شد ولی تداوم نداشت. چه ایرادی داره که کارهای کوروش یعمایی، بنان، کوروس سرهنگ زاده و ... از صدا و سیما پخش بشه؟


یه دوگانگی بین وزارت ارشاد و صداو سیما حس میشه، به نظر شما این مورد هم تاثیر داره؟
بله، همین آلبوم من که خیلی کارهای آرومی داره شاید 1یا 2 تا از آهنگ ها بتونه از رادیو و تلویزیون پخش بشه، بقیه کارها رو می دونیم که از جنس کارهای پخش شده از صدا و سیما نیست.


یکی از آهنگ های آلبوم رو من بیشتر از بقیه دوست دارم، آهنگ عابر. تم خیلی آروم و دلنشینی داره، در موردش صحبت می کنی؟
عابر آهنگ تنهاییه، یه جورایی مثل حرف زدنه، خیلی دوست داشتم تو این کار حس یه عابر کاملا درک بشه.


من فکر می کنم صدای هارمونیکا با نوازندگیه فوق العاده بابک صفرنژاد به انتقال این حس کمک کرده، نظر خودت چیه؟

آره، سازدهنی اصلا ساز تنهاییه و بابک بسیار عالی نواخته، اومد توی استودیو با یه کوله پشتی پر از ساز دهنی، آهنگی رو که می خواستیم اجرا کنه، نتش رو گذاشتیم جلوش، بعد به این نتیجه رسیدیم که با نت محدودش کردیم و گذاشتیم به عهده خودش که با ملودی ما همراه باشه و این کار رو خیلی خوب انجام داد. بابک کارش منحصر به فرده تو ایران و آینده خوبی در انتظارشه.


انتشار این آلبوم، انتظارات خود شما رو بر آورده کرده؟
به عنوان کار اول، انتظار زیادی نداشتم، چون اولین تجربه استودیو یی من بود، در کل راضی هستم، 20 نمیدم به خودم ولی نمرم زیر 10 هم نیست. شنونده ها بین 10 تا 20 بهم نمره بدن، ولی زیر 10 ندن، ناراحت می شم.


کارهای بعدی شما رو کی می تونیم بشنویم؟
باید یه خیر دیگه ای پیدا بشه تا کار کنم، ولی جدا از شوخی، دارم رو همون موسیقی سیستان و بلوچستان کار می کنم که مخاطبش در همون منطقه هست ولی سعی می کنیم در کنار سازهای محلی از سازهای مدرن هم استفاده کنیم.


چرا خواستید که رو موسیقی زابلی و بلوچی کار کنید؟
موسیقی زابلی رو شاید خیلی ها شنیده باشن ولی موسیقی بلوچی کم شنیده شده و در موردش تحقیق هم کم شده، در کل علاوه بر اینکه علاقه دارم به این موسیقی،می خوام کاری کرده باشم برای مردم خطه خودم، حداقل به گوش یه سری برسونم که اینجا هم یه موسیقی خاص داره. من اگه به شهرت رسیدم بخاطر هویتم بوده، نقش های معروف من مثل طغرل رو من از اونجا دارم، از گویش و کلمات سیستان و بلوچستانی استفاده کردم. پس من شهرتم رو مدیون هویتم هستم و می خوام دینم رو ادا کنم.


ممنون از هم راهی و مصاحبه با نشریه پیله های شیشه ای. در آخر اگر حرفی باقی مونده، بفرمایید؟
صحبت خاصی نیست، فقط خوشحالم که از یه سایت معتبر و با کلاس که کار تخصصی موسیقی می کنه، سراغ من اومدین و این برام خیلی ارزشمنده.


 

 

 خانه | اخبار |  ترانه | گفتگو | مقاله | پيوند | بايگاني | دفتر يادبود  | تماس با ما

   

© Copyright 2005-2008 GlassyGuards.com

All rights reserved . Designed by : Mostafa Azghandi