فواد حجازی

   

 

 

 

 طی چند سالی که او را از نزدیک می‌شناسم، همیشه از صراحت و بی‌پرده بودنش لذت برده‌ام. گذشته از این آهنگ‌سازی‌ست که در جریان اتفاقات روز سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هست. معلوم است که اهل مطالعه و کتاب هم هست. شاید دلیل این خانواده‌ی فرهنگی‌اش باشد. او را می‌توان از اصلی‌ترین آهنگ‌سازان پاپ بعد از انقلاب دانست، ولی مدتی‌ست که فعالیت‌هایش در عرصه‌ی موسیقی بسیار کم و انگشت‌شمار شده است. آخرین کاری که از او پخش شد موسیقی متن سریال ستاره‌ی سهیل بود. از مهرماه 86 نیز بعد از چند سالی که زمزمه‌ی رفتن‌اش به فرانسه مطرح بود، همراه خانواده اش عازم آن کشور شد و چند هفته ای می‌شود که به ایران بازگشته است. البته همسرش و دختر کوچکش غزل، چند هفته دیگر به کشور بازمی‌گردند. برای دیدار با فواد حجازی و انجام یک گفت‌وگو با او به منزل‌اش رفته بودم و حاصل آن را با همراهی شما مرور می‌کنیم.

میثم یوسفی     

* لازم به توضیح است که بخشهایی از این مصاحبه در مجله رویش نیز به چاب رسیده که صورت کامل آن را در اینجا از نظر می گذرانید/ پیله های شیشه ای

*******************


شاید اگر نگاهی به کارنامه‌ی شما داشته باشیم بتوانیم جریان موسیقی پاپ بعد از انقلاب را تا حدودی آسیب‌شناسی بکنیم. شما با آلبوم دلشوره شروع کردید و بعد از آن به ترتیب با محمد اصفهانی و علیرضا عصار ادامه دادید. فکر می‌کنید علت اصلی حذف شدن ستاره‌هایی که موسیقی پاپ با آن‌ها شروع شد چه بود؟ تغییر ذائقه‌ی مردم، جریان بازار یا جاماندن این ستاره‌ها از مردم؟

اصلی‌ترین عامل در موفقیت یا عدم موفقیت موزیسین‌ها تیم است. یعنی تیم باید جور باشد، افراد با هم ارتباط روحی و روانی پیدا کنند و ... به‌جز ما هم خیلی‌ها بودند که با منهدم شدن تیم‌شان از سبد خرید مردم حذف شدند. وقتی این اتفاق می‌افتد تمرکز از بین می‌رود، در حالی که با تمرکز تیمی، کارها بهتر از آب در می‌آیند. با محمد (اصفهانی) این‌طور بود. بعد هم که او سراغ جمع‌کردن گروهی به سرپرستی خودش رفت من، علیرضا (عصار) و شاهکار به هم وصل شده بودیم. با هم گفتمان می‌کردیم، در مورد شعرها صحبت می‌کردیم. کار می ساختیم و بازتابش را بین خودمان بررسی می‌کردیم. اگر خوب نبود کار را کنار می‌گذاشتیم، یا شعر و موسیقی را عوض می‌کردیم. چون با هم دوست بودیم مسئله‌ی مالی هم در بین نبود. وقتی سیستم کارفرمایی باشد، افراد وقت می‌گذارند و پول می‌گیرند، اما وقتی تیمی جلو بروی دیگر زمان اهمیتی ندارد. برای همین تمرکز و نگرش درست روی کارها بیشتر است.

 

یعنی علت دور شدن خواننده ای مثل عصار را از بازار از بین رفتن تیم می‌دانید؟

بله.


جریاناتی مثل موسیقی زیرزمینی و تغییر ذائقه‌ی مردم در این موضوع موثر نبودند؟
این‌ها نمی‌توانند روی موسیقی محمد یا علیرضا تاثیر بگذارند. خواننده اگر تقلید نکند، نمی‌تواند تاثیری روی دیگری بگذارد. هر کس مشتری خودش را دارد. 30 هزار، 3 میلیون... آن آدم طرفدار خودش را دارد مگر این که طرفدارانش را از دست بدهد. یک طرفدار خواننده‌ی دیگری را جایگزین نمی‌کند، مگر این‌که از این خواننده به‌طور کلی دلسرد شود. در حقیقت سقوط یک خواننده در ترک مشتری‌هایش است.


صدا و سیما و ارشاد هم یک زمان برای همین هایی که نام بردیم سنگ تمام می‌گذاشتند. کارهایشان پخش می‌شد و مجوز کنسرت‌هایشان فراهم بود. عدم حمایت این‌ها چقدر در این فرایند موثر بود؟
نداشتن یک سیاست مشخص، سیاستی‌ست که همیشه دارند. زمان آقای رفسنجانی یک‌طوری بود، زمان آقای خاتمی جور دیگر و آقای احمدی‌نژاد هم همین‌طور. موسیقی همیشه ملتهب است، یک زمانی اوج می‌گیرد ولی بعد دریچه‌ها را می‌بندند و افت می‌کند.


بعضی‌ها می‌گویند سیاست ارشاد در این است که بعضی‌ها را مثل شادمهر، اصفهانی و عصار ستاره کند و خودش آن‌ها را زمین بزند. می گویند این موضوع در مورد امثال بنیامین و احسان خواجه‌امیری هم صادق است.
نه. این ها اتفاقی‌ست. ارشاد هیچ وقت هیچ سیستمی را پیشه نمی‌کند. صدا و سیما هم همین‌طور. آن ها موسیقی پاپ بعد از انقلاب را پیش‌تر از ارشاد آزاد کردند. مهرداد کاظمی بود و بهادری، خاوری و بعدها حمید غلامعلی. آلبوم "دلشوره" سه سال بود در ارشاد بود که صداوسیما "من بهارم تو زمین" را با تیم ما تولید کرد و پخش شد. آقای شهبازیان در تلویزیون جرات کرد که شادمهر را معرفی کند، در شرایطی که ارشاد مجوز نمی‌داد. ارشاد حاضر نبود چیزی را به گردن بگیرد. شادمهر که از صداوسیما پخش شد، ارشاد گفت بیا مجوز بگیر.

 

درست است که می‌گویند در پخش آلبوم‌ها هم جریان مافیایی وجود دارد و نمی گذارند هر آلبومی به دست مردم برسد؟
اصولا کار خوب حتما بالا می‌آید. کارهایی که اذیت می‌کنند معمولا کارهای بگیری هم نبوده‌اند. کار خوب احتیاجی به پخش ندارد چون خودش در بین مردم ریشه می‌دواند. همان‌هایی که الان ستاره شده‌اند حتی یک‌بار هم از تلویزیون پخش نشده‌اند، ولی کاست‌شان بیرون آمده و معروف شده‌اند.
 

پخش لاله‌زار چطور؟
آن‌ها هم کار خوب و بد را تشخیص می‌دهند. الان موسیقی وابسته به مردم است، نه دولت. ولی به نظر من باید وابسته به دولت باشد، یعنی خرجش را دولت بدهد تا کارهای خوب که هزینه‌ی کمی هم ندارند به دست مردم برسند. متاسفانه این‌گونه نیست و اگر هم هنوز موسیقی نفس می‌کشد آن را مردم سرپا نگه داشته‌اند.
 

 
خاطرم هست چند سال پیش می‌گفتید که موسیقی در حال موسیقی/رسانه شدن است. گفتم یعنی چی؟ گفتید کلیپ‌ها را ببینید. مردم چیزی را می‌خواهند که می‌بینند. حالا می‌بینیم اتفاقی که گفته بودید افتاده است.
در آینده این قصه برای سنتی‌ها هم پیش خواهد آمد. الان شاید گروه‌های سنتی بتوانند راحت تر از پاپ‌ها کنسرت بدهند، ولی آن‌ها هم در لیست هستند. همان‌طوری که موسیقی یواش یواش رشد کرده، از بین هم خواهد رفت. در این صورت تنها امید ما به دهه‌های شادی مثل فجر و ... خواهد بود که بتوانیم در این فرصت‌ها کاری بکنیم. چون در روزهای عادی تمرکز بیشتر است، ممنوعیت را هم بیشتر می‌کند
 

دلیل این نوع برخود چیست؟

مسئله‌ی موسیقی به سیاست ربط پیدا می‌کند، ولی اصلا سیاسی نیست. این که ببینیم حرام است یا نه، ممنوع است یا نه به سیاست ربط ندارد. یا باید جمع بشود و در این‌سورت تار و سه‌تار تفاوتی با سینتی‌سایزر ندارد، و یا آزاد شود. سینتی‌سایزر 25 سال است که آمده ولی تار و تنبک چند سال قدمت دارد.

 

زیاد.
قدیم‌ها هم اگر نغمه‌های بیات ترک می‌زدند با همین سازها بود. یا موسیقی رِنگی از دل موسیقی سنتی می‌آید و جزیی از موسیقی سنتی‌ست. پس آن‌هم باید حرام باشد. یعنی تفاوتی ندارد، تار و سه‌تار هم باید جمع شود. نمی‌دانم چطور است که وقتی برای رییس‌جمهور، وطن، گل و گیاه، و .. می‌زنی می‌شد ولی برای عشق نمی‌شد. یا برای باران زدن مشکوک است. چو این ممنوعیت‌ها را نمی‌توانند مشخص کنند، بهتر است که کل موسیقی را جمع کنند یا کل آن را باز بگذارند. این وسط یک عده هم کارهای بسیار ضعیفی می‌زنند که باعث می‌شود بگویند دیدید خوب نیست؟ پس جمعش کنید. اگر آزاد باشد بین یک عالمه کار، خوب و بد هم در می‌آید. این‌همه ساختمان می‌سازند، مگر وقتی که زلزله می آید همه‌شان سرپا می‌مانند؟ از 10 تا 3تا می‌ریزد. این‌جاست که باید بروید سراغ مهندس‌هایی که کار خراب انجام دادند.

فکر می‌کنم آن هایی که کار خوب انجام می‌دادند کم بود، برای همین می‌شود بقیه را هم اذیت کرد.
یادم هست که بابک بیات کار خوب انجام می‌داد.فکر نمی‌کنم کار بدی در موسیقی کرده باشد. ولی او هم دنبال مجوز می‌دوید و این خیلی بد است.


ولی خیلی‌ها هم که پشتوانه‌ی علمی درستی نداشتند آمدند و ستاره شدند، این باعث شد راحت توی سر این موزیک بزنند.
ولی خیلی از آن‌هایی که الان موسیقی درست یا فاخر کار می‌کنند هم دنبال مجوز می‌دوند و هیچ فرقی با آن‌هایی که مطربی می‌زنند یا کارهایشان از کانال های خارجی پخش می‌شود ندارند. ما که خودمان را حفظ می‌کنیم یا آن هایی که این‌کار را نمی‌کنند فرقی با هم نداریم، هر دو ممنوعیم. آن هم نه به خاطر موسیقی، اصل قضیه زیر سر شعر است.


چطور؟
نغمه‌ی "مبارک باد" را اگر در قبرستان بزنید که احساسی به شما دست نمی‌دهد. مسخره به نظر می‌رسد. مبارک باد باید در مجلس لهو و لعب زده بشود. خود موسیقی خراب نیست، صحنه و موقعیت است که آن‌را خراب می‌‌کند. اگر با موسیقی نرقصند هیچ مشکلی پیش نمی‌آید.


چون ما ایرانی‌ها هم به تاریخ شعری‌مان می‌بالیم برای همین خیلی شعر محوریم. یعنی در هرکار شعرش را زودتر از چیزهای دیگر می‌شنویم و می‌فهمیم.
همین است که موسیقی را ممنوع می‌کند. موسیقی خوب است، ولی حرکات و سوءاستفاده‌هایی که از آن می‌شود، می‌تواند ممنوعش کند.


قبل از عید سریالی به اسم ستاره‌ی سهیل با موسیقی شما از تلویزیون پخش شد و خیلی‌ها ناراضی بودند که چرا فواد حجازی کاری ضعیف را برای همکاری قبول کرده است؟
ما قرارداد را بسته بودیم و فیلم بعد از آن ساخته شد، یعنی نمی‌دانستم که قرار است کار این‌طوری شود. وقتی کار پیشنهاد شد و دلیلی ندیدم که قبول نکنم. البته ابتدا قرار بود فیلم باشد و داخل ایران هم پخش نشود، ولی قضیه به کلی تغییر کرد. گذشته از این هنرپیشه‌های معروف زیادی هم با کار قرارداد بسته بودند چرا از آن ها نمی‌پرسی چرا این‌کار را قبول کردند؟


آن هنرپیشه‌ها هرسال چندتا فیلم و سریال مختلف بازی می‌کنند، ولی خیلی وقت بود که از شما کاری منتشر نشده بود. برای همین انتظاری که از شما بود فرق می‌کرد.
درست است ولی چون سریال مذهبی و تاریخی بود خودم هم علاقه‌مند بودم که حضور داشته باشم. کارهایی از این دست را به یک کار معمولی روتین، پلیسی و ... ترجیح می‌دهم. حالا دیگر نمی‌شود زیاد به کیفیتش دقت کرد. سریال‌های تاریخی دیگری مثل امام علی (ع) یا تنها ترین سردار هم در مقایسه با محمد رسول‌الله (ص) کارهای ضعیفی هستند. حالا به آقای فخرالدینی یا بابک بیات بگوییم چرا موسیقی این‌ها را ساختید؟ چون فیلم های تاریخی هزینه‌ی بالایی دارند در مورد آهنگسازش هم فکر زیادی می‌کنند.


این اواخر شایعاتی شنیده شد که شما آهنگساز آلبوم بعدی شاهکار بینش پژوه هستید.
چنین چیزی صحت ندارد و قرار نیست با شاهکار کاری انجام بدهیم.


در مورد آقای اصفهانی چطور؟
چرا با ایشان قرار است کارهایی بکنیم ولی چون تازه از سفر برگشته‌ام، فرصت نشده است که بنشینیم و صحبت‌های نهایی را انجام بدهیم.


طی چند سال اخیر افرادی مثل حسام لرنژاد هم تک‌آهنگ‌هایی با شما ضبط کردند، گفته می‌شد آلبوم آماده‌ای هم با علیرضا عصار دارید که هیچ‌وقت منتشر نشد. فعالیت‌های پراکنده‌ی دیگری هم داشتید. در مورد این‌ها توضیح می‌دهید؟
یک آلبوم آماده با علیرضا عصار داریم، ولی بستگی دارد که خود او چه تصمیمی بگیرد. برای حسام لرنژاد هم یک‌سری کمک کاری کردم، چون ابتدا بین ما یک دوستی شکل گرفته بود و بعد از آن صحبت کار پیش آمد. یک‌سری کمک‌ها به او کردم، اما چون سفر فرانسه پیش آمد ادمه‌ی کار متوقف شد. حالا شاید دوباره شروع بشود، شاید هم نه.


برنامه ای برای کارهای تلویزیونی و سینمایی دارید؟
کاری که الان مشخص شده باشد نه. قبل از سفرم به فرانسه چندتا کار بود که هرکدام را به دلایلی قبول نکردم. اگر کار خوبی پیشنهاد بشود و مسائل مالی‌اش هم متمرکز و مشخص باشد، علاقه‌مندم که انجام بدهم.


آلبوم آخر علیرضا عصار را شنیدید؟

بله.


نظرتان چه بود؟
خوب بود. تنظیم‌ها خوب بودند. آلبوم تمیزی بود. اما قابلیت اسم شهرداد روحانی به عنوان یک موزیسینی که با کنسرت‌های یانی به خانه‌ی همه رفته بیش‌تر از این بود. مردم اگر یک پودر لباسشویی را یک‌بار به‌خاطر تبلیغاتش بخرند، بار دوم اگر ببینند خوب نبود نمی‌خرند باید چیزی باشد که نیاز دارند و می‌خواهند.


در مورد تجهیزات سخت‌افزاری با توجه به پیشرفت‌هایی که هر روز صورت می‌گیرد، تا چه حد خودتان را به‌روز می‌کنید؟
اصلا اعتقادی به به‌روز کردن تجهیزات ندارم، چون اطرافیانم هزینه های زیادی کردند ولی دیدم که این‌ها مسائل جدی ای نیستند. الان وقتی موسیقی‌های قبل از انقلاب را گوش می کنی می‌بینی خیلی بهتر از کارهای حال حاضر است، چون از نظر صدابرداری داخل استودیو و ... درست کار می‌کردند. خارج از کشور هم که رفته بودم خبری از سمپل و .. نیست، همه اش صداهای زنده است. هیچ کس از سینتی سایزر استفاده نمی‌کند. یعنی آن‌هایی که تجاری نیستند و به دنبال موسیقی جدی‌اند، کاری به سینتی سایزر ندارند. چون در ایران هزینه‌ی استودیو بالاست، همه می‌خواهند که از سینتی‌سایزرها استفاده کنند. موسیقی مورد علاقه‌ی من نیازی به این‌چیزها ندارد، حالا اگر هم یک‌جایی لازمشد از بچه‌ها کمک می‌گیرم.


در برخوردم با آهنگسازان پیشکسوتی مثل احمد پژمان، مجید انتظامی، ناصر چشم‌آذر و ... تنها آهنگ‌ساز پاپی که آن‌ها می‌شناختند و کارش را قبول داشتند شما بودید. برای آخرین سوال می‌خواهم بدانم چطور می‌شود که از این‌همه تحصیل‌کرده یا موزیسین پاپ بعد از انقلاب، فواد حجازی متمایزتر از بقیه می‌شود؟
خوب من موسیقی را با پاپ شروع نکردم. ابتدا کلاسیک کار کردم و چون هنرستانی بودم، از دل یک پروسه‌ای گذشتم که خود این عزیزان هم آن را طی کرده اند. ما مجبور بودیم سولفژ بخوانیم، هارمونی بدانیم، دیکته‌ی موسیقی بنویسیم، آنالیز قطعه‌های موسیقی را بلد باشیم و سازشناسی را. وقتی که از هنرستان خارج شدم این مراحل سخت را پشت سرم داشتم و داشتم وارد یک فضای دیگر می‌شدم. چون در موسیقی پاپ هیچ‌کدام از این‌ها به درد نمی خورد و کار کردن خیلی راحت تر از این حرف‌هاست. با این همه در کارم یک چیز را رعایت می‌کردم که طعمی از ارکستر و شعور نشوتاری ارکستر را داشته باشم. این را کسانی که تخصص دارند می‌فهمند و حالا اگر به من لطف دارند دلیل اش این است که می‌دانند به صورت آکادمیک کار کرده‌ام.


 

 

 خانه | اخبار |  ترانه | گفتگو | مقاله | پيوند | بايگاني | دفتر يادبود  | تماس با ما

   

© Copyright 2005-2008 GlassyGuards.com

All rights reserved . Designed by : Mostafa Azghandi