Editorial

 

Mostafa Azghandi

   

 

در زندگی زخمهايی هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می خورد و می تراشد. اين دردها را نمیشود به کسی اظهار کرد، چون عموما عادت دارند که اين دردهای باورنکردنی را جزو اتفاقات و پيش آمدهای نادر و عجيب بشمارند و اگر کسی بگويد يا بنويسد، مردم بر سبيل عقايد جاری و عقايد خودشان سعی می کنند آنرا با لبخند شکاک و تمسخر آميز تلقی بکنند ...


صادق هدایت / بوف کور

Nothing is what it seems ... !


نوشتن مقدمه ای بر آخرین شماره پیله های شیشه ای، به ویژه برای شخصی که زندگی، روح و جسمش را، آنهم برای مدت 2 سال، در این راه گذاشته اصلا کار ساده ای نیست، اما شاید یک فلش بک مختصر به گذشته، تا حدودی شروع مناسبی باشد بر ماوقع! پس سعی می کنم تا مهمترین نکاتی را که بایستی بیان شود، به صورت خلاصه و مختصر عنوان کنم.


1) چرا پیله های شیشه ای؟
دقیقا 27 ماه پیش، یعنی در تاریخ 15 / 9 / 85 مجله الکترونیکی پیله های شیشه ای متولد شد. اگر بخواهم علت ایجاد یک چنین وب سایتی را بازگو کنم، باید به افکار و طرحهایی اشاره نمایم که به نوعی در ذهنم می لولیدند! در آن زمان احساس می کردم یکسری از مسائل ارزشمند، فراموش شده (و بایستی یادآوری شود)، و از قسمتی از پتانسیل های موجود به خوبی استفاده نشده است. گمان می کردم که می توان در زمینه ترانه و موسیقی، کارهای بسیار بزرگی را در محیط مجازی اینترنت انجام داد و بحث های کاربردی که تا آن زمان کمتر صورت گرفته بود را در دهکده جهانی، توسعه بیشتری داد. اینکه تو در فکر ایجاد یک محیط صمیمی، دوستانه و هنری باشی که از دریچه آن و با توجه به ارتباطات و اعتمادهای متقابلی که بدست می آوری، بتوانی مسائل مربوط به ترانه و موسیقی را در فضای اینترنت و در قالب یک نشریه الکترونیکی مطرح کنی، ایده ای نبود که به این سادگی ها از ذهنم پاک شود. در نتیجه تصمیم به انجامش گرفتم ...

2) ساخت پایه های اولیه:
در آن زمان با دوستی عزیزی آشنا شدم که با توجه به بحث هایی که با یکدیگر داشتیم، احساس کردم که دارای دغدغه هایی مشترکیم و یک هدف را دنبال می کنیم، بطوریکه اگر همراهی و همفکری برادرانه اش وجود نمی داشت، شاید امروز پیله هایی نیز در کار نبود! "سیامک دیانتی" رفیق آن روزها و این روزهای من، نقش بزرگی در شکل گیری و گسترش مجله داشت. هر چند که در ادامه راه و با توجه به مسائل حاشیه ای پیش آمده، مسیرمان از یکدیگر جدا شد، اما بسیار خوشحالم که دوباره و همچون دو سال پیش، در آخرین شماره پیله ها حضور داشت، در کنارم بود و همدمی برای بغض هایم شد تا نشریه ای را که با هم شروع کردیم، با هم نیز خاتمه دهیم!
بگذریم...

بالاخره ، پس از کش و قوسهای فراوان، پیله های شیشه ای در آذرماه 85 شروع به کار کرد.

یه پیله شیشه ای بود، یه عاشقونه زندگی
جایی واسه عاشق شدن، جایی واسه دیوونگی

3) شماره صفر، یک، دو، سه، چهار و پنج:
با انتشار اولین شماره مجله، وب سایت پس از مدتی طرفداران خاص خود را پیدا کرد و به محبوبیتی نسبی دست یافت که البته در این امر، علل مختلفی نقش داشت. شاید یکی از مهمترین دلایل را بتوان در نبود یک سایت ترانه (به صورت کاملا تخصصی) در آن زمان دانست، ضمن آنکه فرم خاص طراحی، موسیقی، رنگها و چارچوب ویژه وب سایت و حضور هنرمندان باسابقه، از جمله عواملی بود که باعث تمایز پیله های شیشه ای، در محیط مجازی شد. در نتیجه ی این اتفاق، دسترسی به بسیاری از هنرمندان و ستاره های موسیقی و ترانه کشور و دریافت آثارشان آسانتر شد، به ویژه برای مخاطبینی که به نوعی از تهران و مکان های حضور این هنرمندان دورتر بودند، مثل دوستان ساکن در شهرستان ها و یا هموطنان خارج از کشور، که در مجموع باعث تعامل خاص و زیبایی بین همه علاقه مندان و مرتبطان موسیقی و ترانه شد. به همین منوال شماره های بعدی، یکی پس از دیگری منتشر شد و شخصا، با توجه به فیدبکی که از طریق کامنت ها و ایمیل ها دریافت می کردم، متوجه شدم که در کنار مشکلات موجود، سایت توانسته رضایت نسبی عموم را جلب کند.

یه پیله ی شیشه ای بود، حریم امن تو و من
لحظه های قشنگمون، بی وقفه تکرار می شدن
....
تو پیله ی شیشه ای مون عاشقی معنا می گرفت
تمام آسمون توی پیله ما جا می گرفت!

4) فعالیت در 12 زمینه مختلف:
پیله های شیشه ای کار خود را در ابتدا با پنج بخش ترانه، گفتگو، مقاله، قطعه ادبی و سینما، آغاز کرد و به تدریج و در شماره های بعدی، ستونهای: موزیک، شعر، یادداشت، طرح، یادمان، عکاسی، ترانه ملل و بخش خبر را نیز به سایت اضافه نمود و در نهایت و در شماره 7 خود، با اضافه کردن بخش "رادیو" تعداد زمینه های فعالیتش را به عدد 12 رساند که صد البته تمام سعی و تلاش مجله در ایجاد این 12 ستون، ارائه مطالبی در خور و شایسته مخاطبانش بود.
یادآوری و ابراز احترام به روح بزرگان و هنرمندانی که ما را ترک کرده بودند، (مرحوم بابک بیات، نادر ابراهیمی، قیصر امین پور، ناصرعبدللهی، رسول ملاقلی پور، محمد رضا آقاسی، جانباز شهید بهزاد سپهر و خسرو شکیبایی) از دیگر مسائلی بود که نشریه، خود را نسبت به آن متعهد احساس می کرد. همچنین ادای دین مجموعه ی پیله های شیشه ای به بچه های دوران جنگ، خارج از هرگونه گرایشات سیاسی، از جمله اصولی بود که در اکثر شماره-های نشریه به طور جدی به آن پرداخته شد، ضمن اینکه در این شماره و در بخش موزیک، قطعه "جنون خون" با ترانه ای از "دکتر افشین یداللهی" و موسیقی ماندگار "بابک زرین" را به عنوان آخرین اثر در این زمینه، تقدیم به روح بزرگ این عزیزان می کنیم.

5) شماره شش، ويژه نامه موسیقی پاپ:
پس از اننتشار 5 شماره و طی کردن روندی صعودی (با توجه به نظر اساتید و اهالی فن)، احساس کردم که شاید وقت آن رسیده که با توجه به مشکلاتی که پیرامون موسیقی پاپ وجود داشت، یک شماره با موضوع "آسیب شناسی موسیقی پاپ و بررسی انتقادات و پیشنهادات" داشته باشیم که در نتیجه، شماره شش پیله های شیشه ای با حضور 50 ستاره موسیقی پاپ منتشر شد. مجموعه ای که هیچ یک از نشریات الکترونیکی، تا آن زمان نتوانسته بودند گردآوری نمایند و به عنوان بهترین شماره و نقطه عطف کار پیله ها در طول فعالیتش شناخته شد.
ذکر یک نکته ضروریست و آن اینکه، حضور این تعداد هنرمند در سایت، چیزی نبود که یک شبه و به آسانی بدست آمده باشد. این موضوع که مجله ای بتواند اعتماد طیف گسترده ای از هنرمندان مختلف، از اقشار و گرایشات گوناگون را جذب کند، کار طاقت فرسایی را می طلبید و نیازمند برخورداری از حداقل استانداردهای لازم در کار ژورنالیستی بود که خوشبختانه پیله های شیشه ای تا حدودی زیادی از آن برخوردار بود و از این بابت بسیار خوشحالم.

6) پیله ها و مختصاتش:
پیله های شیشه ای، نشریه ای بود که ادعای ارائه موسیقی و ترانه فاخر را داشت، حال اینکه تا چه اندازه در وفاداری به این اصل پایداربود را باید از مخاطبینی پرسید که آن را انتخاب کرده بوند، اما اگر نظر شخصی من را بخواهید، وبسایت چیزی تا حدود 70 درصد، توانست تا این اصول را رعایت نماید.
شاید مهمترین شاخصه پیله ها، اقدام به ساخت موزیک هایی بود که در هر شماره و مختص به سایت تولید می شد (هفت شماره، هفت قطعه). یک نوآوری که تاکنون در محیط مجازی اینترنت صورت نگرفته بود و خب، بهترین و زیباترین نتیجه این تصمیم نیز معرفی یک خواننده خوش صدا و خوش آتیه به نام "عماد قربانیان" به جامعه موسیقی بود، هنرمندی که آخرین قطعه موزیک وب سایت را نیز در این شماره اجرا کرده است.

7) آمار!
پیله های شیشه ای در طول مدت فعالیتش، چیزی در حدود 120 شعر و ترانه، 60 اثر در قالبهای: مقاله، یادداشت، داستان کوتاه و قطعه ادبی به مخاطبانش عرضه کرد. همچنین تعداد 50 گفتگو (ویژه وبسایت) با هنرمندان مختلف و ارائه بیش از 40 قطعه موسیقی از خوانندگان مطرح (که شاید 90 درصد کارها برای اولین بار از این پایگاه پخش میشد) از دیگر مختصاتی بود که مجموعه برای مخاطبینش فراهم نمود.

سرشار از آهنگ نسیم، پر از هوای تازه بود
برای آغوش منو، آغوش تو اندازه بود!

8) هزینه ها و تبلیغات:
شاید اینجا، مکان مناسبی برای بیان این مطلب نباشد، اما برای اطلاع برخی از دوستان بایستی عرض کنم که در طول این مدت 2 سال و اندی، فعالیت-های سایت را صرفا با هزینه شخصی ادامه دادم تا بتوانم مجله را بدون هیچگونه وابستگی مالی به بخشی، رو پا نگه دارم و با نپذیرفتن هر گونه تبلیغی، کوچکترین بازده مالی از این مجموعه دریافت نکردم. ذکر این مساله از آن بابت بود که خدای نکرده سوء تفاهمی برای کسی پیش نیاید، که اگر جز این عمل می کردم بایستی مورد مواخذه قرار می گرفتم، چرا که اعتقاد داشتم و دارم که شایسته نبود تا از آثار دوستانم، در جهت منافع مالی خود استفاده می کردم.

9) آخرین شماره پیله های شیشه ای!؟

شاید برای مخاطبین خاص مجله، این اقدام کمی غیر معقول و غیر منتظره باشد! اما به شخصه دلایلی محکم و منطقی، برای انجام این کار داشتم که البته بازگویی اش نه تنها دردی را درمان نمی کند، بلکه شاید نمک پاشیدنی بر زخم باشد! در توضیح علت گرفتن این تصمیم، تنها به ذکر این نکته کفایت می کنم که عوامل مختلفی دخیل بود و شاید مهمترینش این باشد که آن همدلی، رفاقت و صمیمیتی که بایستی میان برخی از دوستان هنرمندم می بود، وجود نداشت و ایجاد برخی مشاجرات طولانی و بی فایده، در طول این مدت دو سال و از اولین روز آغاز این راه، تمامی انرژی ام را برای طی کردن ادامه مسیر از میان برد! چرا که متاسفانه، امروزه حواشی هنر، بیشتر از اصلش خبرساز است...
 

خونه عشق منو تو یه پیله ی شیشه ای بود
مقصر شکستن خونه عشقمون کی بود؟


لذا با توجه به شرایط موجود، تصمیم گرفتم تا بدون ایجاد هیچ گونه حاشیه و اعتراضی و به انضمام کلی بغض و دلتنگی، فعالیت "پیله های شیشه ای" را به پایان برسانم و کمی بیشتر به زندگی شخصی ام بپردازم!
همیشه اعتقاد داشتم اگر قرار است یک مجموعه هنری موفق به کار خود خاتمه دهد، بایستی پایانی در خور و شایسته مخاطبینش داشته باشد، چرا که در غیر اینصورت به هدف خود نائل نگشته است. در نتیجه تصمیم گرفتم تا با انتشار شماره هفت و حضور بهترینهای ترانه و موسیقی کشور و به همراه شما عزیزان، در اوج با "پیله های شیشه ای" خداحافظی کنیم و البته غصه ای نیست چرا که مطمئنم به زودی، دوستان هنرمند و خوش سلیقه ام در سایت ها و وبلاگهای دیگر، با ارائه افکار و طرحهایی نو، آثاری به مراتب بهتر از ما ارائه خواهند داد.

10) ... و اما شماره هفت:
در مورد هفتمین شماره پیله ها بایستی عرض کنم که در این شماره، هنرمندان جدیدی به جمع ما اضافه شدند. بسیار خوشحالم که افتخار همکاری با دوستان عزیزی مثل آقایان  تورج شعبانخانی، فواد حجازی، مهران مدیری، فواد حجازی، اهورا ایمان، سید فرید احمدی، اروین خاچیکیان، مهرداد نصرتی، محمد رضا هدایتی، برادران عزیز صفاریان و سرکار خانم لیلا صادقی نصیبم شد.
از نکات جالب در شماره 7، اضافه کردن ستون رادیو به مدیریت "ندا کشاورز" عزیز و با حضور دو پیشکسوت این عرصه، سرکار خانم "مریم نشیبا" گوینده برنامه شب بخیر کوچولو و آقای "مرتضی حافظی" گوینده برنامه راه شب است که شخصا خواندن این ستون را به شما پیشنهاد می کنم و از زحمت هر سه عزیز ممنونم. همینجا لازم است تا تشکری ویژه داشته باشم از دو دوست گرامی ام، "پگاه موسوی" عکاس خوب و هنرمند که با عکس های بی نظیرش، طرح و شکل فوق العاده ای را برای این شماره ایجاد نمود که امیدوارم به زودی، کتاب جامعش در زمینه موسیقی و ترانه را در بازار داشته باشیم و دوست دوم، "الناز علاقه مند" گرامی، که او نیز زحمات فراوانی برای گردآوری مطالب این شماره کشید. همچنین بایستی تشکری داشته باشم از دوستانی که در بخش های مختلف شماره هفت یاریگرم بودند: آقایان سیامک دیانتی، مهدی موسوی، میثم یوسفی، عرفان کارن، شیدا شفیعی و سرکار خانم مریم اسدی که از زحمات تمامی این دوستان سپاسگزارم و امیدوارم در تمامی مراحل زندگیشان موفق باشند.
 

*******


در پایان از شما عزیران تقاضا دارم تا سری به بخش موزیک این شماره زده و قطعه "پیله های شیشه ای" با ترانه از سرکار خانم "مریم اسدی" و صدای دوست خوبم "عماد قربانیان" را  به عنوان یادگاری از مجله دریافت کنید.
همچنین، از تمامی دوستانی که در طی مدت این 2 سال، پیله های شیشه ای را خوانده و دیده اند تقاضامندم تا مرا از نظراتشان نسبت به عملکرد دو ساله مجله، در کامنتینگ همین صفحه و یا از طریق تنها این ایمیل: pileha@gmail.com محروم نکنند، چرا که شخصا پاسخگو تک تک دوستان، در هر دو بخش خواهم بود. البته قبلا خانم علاقه مند، نظر تعدادی از هنرمندان محترم را گردآوری کردند که در همین صفحه و بعد از یادداشتم، قابل مشاهده است. (لازم به ذکر است که این نظرات قبل از تصمیم من نسبت به پایان کار وب سایت پیله ها گرفته شده است، که از لطف تمامی این بزرگان سپاسگزارم. )

به رسم ادب و ادای دین، مجموع این تلاش دو ساله را به دوست و همدم همیشگی ام، "داریوش حیدری" عزیز تقدیم می کنم، او که بهانه بود برای این پایان. ضمنا تشکر ویژه ای دارم از تمامی خوانندگان و هنرمندانی که در این هفت شماره افتخار همکاریشان را داشتم، به خصوص دوستان نزدیک و عزیزم: نیلوفر لاری پور، بهرام دهقانیار، بابک زرین، داریوش تقی پور، مانی رهنما، یغما گلرویی، بابک صحرایی، افشین مقدم، عماد قربانیان، رضا مشکات و سیامک دیانتی .

همکاری با شما دوستان را هیچوقت از یاد نخوهم برد، چرا که از شما عزیزان بسیار آموختم.
منتظر نظراتتان خواهم بود.
پیروز باشید و برقرار.
 

لطفا روی لینک زیر کلیک کنید:

نظرات چند تن از هنرمندان،  در مورد عملکرد دو ساله مجله و وب سایت پیله های شیشه ای

 

از پیله های شیشه ای یه خاطره جا می مونه
هرکسی عاشقه یه روز، تنهای تنها می مونه...
 

با تشکر و احترام

 سردبير پيله های شيشه ای

  مصطفی ازقندی

15/ 12 / 87        

 

 

 

خداحافظ همين حالا
همين حالا كه من تنهام
خداحافظ به شرطي كه
بفهمي تر شده چشمام


خداحافظ كمي غمگين
بياد اون همه ترديد
بياد آسموني كه
منو از چشم تو مي ديد


اگه گفتم خداحافظ
نه اينكه رفتنت ساده است
نه اينكه ميشه باور كرد
دوباره آخر جاده اس


خداحافظ واسه اينكه
نبندي دل به روياها
بدوني بي تو و با تو
همينه رسم اين دنيا


خداحافظ ، خداحافظ
همين حالا ، خداحافظ ...

 

 

 خانه | اخبار| ترانه|گفتگو | مقاله | پيوند| بايگاني |دفتر يادبود | تماس با ما

   

© Copyright 2005-2008 Pileha.com

All rights reserved . Designed by: Mostafa Azghandi

نظرات