حسین زمان

   

 

 


حسین زمان رو جدا از آثارش با حس مسئولیت و ایران و ایرانی دوستی اش شناختم . وقتی که مصطفی ازقندی از من خواست با حسین زمان گفتگویی داشته باشم اول افسوس خوردم که کاش فرصتی می شد تا گپی رودررو داشته باشم ، چون می دانستم آقای زمان پر از قصه های نگفته است که برای من و ما جای شنیدن و درس گرفتن بسیار دارد چه در باب هنر و موسیقی و چه در زمینه های دیگر ... اما نشد ! سپاس از آقای زمان که در شلوغ ترین وقتشان جایی برای پیله های شیشه ای باز کردند و به سوالات ما پاسخ گفتند وحالا این گفتگوپیش روی شماست .

سعید مزینانی    

*****************

 

به عنوان اولین سوال، در حال حاضر کجا هستید و مشغول چه کاری می باشید ؟
من هم اكنون در جزيره كيش زندگي ميكنم و مشغول تدريس در دوره هاي بين المللي دانشگاه شريف در كيش هستم.

 

چرا اینقدر کم کار شده اید ؟
من كم كار نيستم فكر ميكنم توليد شش آلبوم در پرونده فعاليت 11 ساله گوياي اين است كه من كم كار نبوده ام آن هم در شرايطي كه تقريبا مخالف جريان آب نيز مجبور به حركت بوده ام. شايد منظور از كم كار بودن عدم حضور در برنامه هاي تلويزيوني است كه بحث ديگري است . متاسفانه كانال ارتباطي هنرمندان موسيقي در كشور ما بخصوص براي بعضي از هنرمندان فقط صدا و سيماست و صدا و سيما نيز با سياست هايي كه دارد در اختيار عده خاصي است .
 

اصولا معیارتان برای انتخاب ترانه چیست ؟
به نطر من بالاترين ارزش ترانه در پيامي است كه در آن نهفته . ترانه بايستي بتواند به آگاهي من و تو بيافزايد ، ترانه بايستي تلنگري باشد براي به خود آوردن من و تو .ترانه در عين سادگي و ساده فهم بودن بايستي به واقعيت هاي زندگي ما بپردازد . البته اين چيزي كه من ميگويم با موعظه و سخنراني خيلي فرق ميكند ، تجربه نشان داده موعظه و سخنراني براي جوانان ما جذاب نيست ولي ترانه در قالب موسيقي ميتواند از جذابيت بالايي برخوردار باشد . اگر بخواهم خلاصه بگويم بايستي عرض کنم که از نظر من ترانه كلامي زيبا و ساده است كه به مقتضاي زمان از پيامي براي مخاطب برخوردار مي باشد.

 

نکته قابل توجه در آثار شما از ابتدا تا به امروز انتخاب ترانه های اجتماعی و عرفانی بوده ، و هیچگاه همسو با بازار روز نبوده اید ، این دیدگاه از کجا شکل میگیرد ؟
من همانطور كه به سينماي گيشه اي اعتقادي ندارم به موسيقي بازار پسند نيز معتقد نيستم چرا كه معيارهاي بازار موسيقي ما معيارهاي سالمي نيستند.

 

زمانی آثار شما به مراتب بیشتر از اینها در صدا و سیما مورد استفاده قرار می گرفت، اما بعد از مدتی همکاری شما با صدا و سیما قطع شد ! چرا ؟ ( بعد از مدت کوتاهی دوباره برگشتید، اما چندان پایدار نبود و دوباره سکوت کردید )
من به خواسته خودم و بعنوان اعتراض به سياست هاي صدا و سيما براي مدت حدود 4 سال خود را از حضور در صدا و سيما محروم كردم و البته صدا و سيما نيز به شدت استقبال كرد گويا اين احساس كاملا دو طرفه بود . در اين 4 سال دوستان زيادي به من انتقاد ميكردند كه اگر با صدا و سيما مشكل داري چرا ما را از شنيدن صدايت محروم كرده اي . خوب تا حدي مرا به فكر برد و از طرفي اين مسئله كه صدا و سيما ملك شخصي آقايان نيست مرا بر آن داشت كه پس از تغيير مديريت جديد صدا و سيما اصراري بر ادامه تحريم نداشته باشم و بيشتر هم بخاطر خواسته جواناني بود كه از من ميخواستند فرصت شنيدن كارهايم را از صدا و سيما به ايشان بدهم ديگر حساسيت زيادي به خرج ندادم . در آغاز مديريت جديد ، با وساطت يكي از عوامل صدا و سيما جلسه اي در مركز موسيقي گذاشته شد و پس از گفتگوي دو طرف قرار شد كارهاي من مجددا پخش شود . براي مدت كوتاهي پخش كارها شروع شد و حتي پس از سال ها من در دو برنامه حوض فيروزه و شب شيشه اي شركت كردم ولي بعد از يك زمان كوتاه اين بار اين صدا و سيما بود كه مجددا پخش كارهاي من را به حداقل رساند و الان هم غير از شبكه پيام و راديو جوان كه به ندرت كارها را پخش ميكنند از ديگر شبكه ها بخصوص شبكه هاي تلويزيوني اصلا پخش نميشود.

 

 این شاعبه وجود دارد که اگر با صدا و سیما همکاری نمیکنید، پس چرا آلبوم های شما توسط شرکت سروش منتشر می شود؟فکر نمی کنید اگر با شرکت دیگری همکاری کنید ممیزی کمتری روبروی شما قرار بگیرد ؟
شركت سروش يك شركت وابسته به صدا و سيماست ولي با يك نگرش اقتصادي و بازرگاني به فعاليت خود ادامه ميدهد . خيلي مسائل سياسي را در توليدات خود دخالت نميدهند و البته مديريت آن نيز با من مشكلي ندارد . اما اينكه چرا با شركت هاي ديگر كار نميكنم دليل بسيار روشني دارد . اكثر شركت هاي توليد كننده موسيقي اين روزها به دنبال كاسبي و تيراژ بالا هستند بنابراين خيلي علاقه ندارند روي آلبوم هايي كار كنند كه مخاطب خاص دارند . متاسفانه اعتقاد و تعهد به كارهاي هنري در اينگونه شركت ها معنا ندارد . اگر روزي خود سرمايه لازم را داشته باشم آن روز ميتوانم كاري را توليد كنم كه كاملا با اعتقاداتم همخواني داشته باشد ولي در شرايط فعلي بايستي به گونه اي حركت كنم كه آنهايي كه آرزو داشتند و دارند كه من را از صحنه هنر موسيقي حذف كنند به آرزويشان نرسند . و البته بسياري مسائل ديگر كه فعلا ترجيح ميدهم سكوت كنم.

 

 همیشه خبر اجرای کنسرت شما ار خبرگزاری ها منتشر می شود اما کنسرتی اجرا نمی شود ! جریان چیست ؟
در گذشته چنين بود و واقعا چندين بار در شهرهاي مختلف تا مرز اجراي برنامه پيش رفتيم ولي متاسفانه با كارشكني هاي گوناگون بهم خورد . ولي اگر اين روزها خبري داده ميشود صحت ندارد . بعضي اوقات از من خبر ميگيرند كه مثلا قرار است در تابستان كنسرت برگزار كنم و آن را بكرات در رسانه ها اعلام ميكنند ولي بين تصميم ما تا تحقق فاصله بسيار است.

 

 وضعیت فعلی موسیقی داخل ایران را چگونه ارزیابی میکنید ؟ آیا آن سیر صعودی که از سال 76 شروع شد همچنان ادامه دارد؟
خير! چندين سال است كه موسيقي داخل ايران سير نزولي را طي ميكند و جايگاه خوب و منطقي را كه در ابتدا بدست آورده بود از دست ميدهد . موسيقي در كشور ما بلاتكليف است . پشتيبان و حامي مشخصي ندارد . توليدات موسيقي در دست عده اي دلال حرفه ايست كه بويي از هنر نبرده اند و به هنر و هنرمند بعنوان يك كالا نگاه ميكنند . هنرمندان عرصه موسيقي فرصت و امكانات لازم براي عرضه كارهاي هنري خود را ندارند و به همين دليل فاصله بين مردم و هنرمندان بسيار زياد است . به دليل فضاي نامتعادل و آشفته كارهاي خوب و بد از هم قابل تميز نيستند و متاسفانه اطلاع رساني و آگاهي بخشي در عرصه هنر موسيقي تقريبا وجود ندارد . وقتي شما در انتخاب شعر و موسيقي اختيار تام نداشته باشي و مجبور باشي در يك چارچوب مشخص حركت نمايي ، وقتي دست و پايت در اين راه بسته است، وقتي براي يك اجراي زنده از هفت خوان كه نه از هفتاد خوان بايد عبور نمايي و وقتي تنها كانال ارتباطيت با مردم كه همان رسانه ملي يعني صدا و سيما برويت بسته است شما بگوييد در اين اسارتگاه هنري چه ميتوان كرد . موسيقي امروز تنها در خدمت سياست است و بس و فضا براي رشد و تعالي اين هنر تنگ تر از آن است كه بتوان تصور كرد.

 

 از آلبوم جدیدتان بگویید و اینکه در چه شرایطی این آلبوم شکل گرفت و با چه هنرمندانی همکاری کردید ؟
اين آلبوم نيز مانند آلبوم قبلي به سفارش شركت سروش تهيه شده و حدود يكسال و نيم است كه روي آن وقت گذاشته شده . در اين آلبوم از آهنگسازاني مانند دكتر چراغعلي ، بهروز صفاريان ، امير قدياني ، تورج شعبانخاني و ميثم مروستي بهره برده ام و البته كار آقاي شعبانخاني را آقاي بهرام دهقانيار تنظيم نموده . ترانه سرايان عبارتند از آقايان دكتر افشين يداللهي ، زنده ياد رهي معيري ، كاكايي و يغما گلرويي .

 
شما یک همکاری با زنده یاد بابک بیات داشته اید ، ( آهنگی به نام مسافر ) که می شود گفت متفاوت ترین اثر شماست و بیشتر حسین زمان با آن شناخته شده است، البته برای مخاطب عام. چه شد که با بابک بیات کار کردید ؟ و چرا همان یک کار ؟
كار كردن با مرحوم استاد بابك بيات براي هر خواننده اي يك افتخار بود و من نيز تلاش كردم و از ايشان خواهش كردم تا كاري را برايم بسازند و مرحوم بيات نيز با تواضع پذيرفتند . مرحوم بيات با توجه به وسواس و دقتي كه داشت بطور همزمان درگير چند كار نميشد و به همين خاطر كار كردن با ايشان زمان بسيار زيادي را ميطلبيد مضافا اينكه ايشان در اواخر عمرشان ترجيح ميدادند بيش از گذشته به كيفيت توجه داشته باشند تا كميت و خوب تعجيل تهيه كنندگان و فضاي موسيقي در مقطعي فشار را بر ما وارد ميكرد تا زودتر به نتيجه برسيم . براي مثال آهنگ سازي ترانه مسافر به تنهايي 8 ماه طول كشيد . يك نكته را نيز بايد بگويم و اينكه واقعيت قضيه اين بود كه مرحوم بابك بيات در فضاي موسيقي امروز ايران نميگنجيد و اگر هم كارهايي را انجام داد بخاطر عشقش به اين آب و خاك و تواضعش بود .

 دور بودن از فضای کار موسیقی ( سکونت در کیش ) بر روی موسیقی شما لطمه وارد نمی کند ؟
نه من در اينجا آرامش و تمركز بيشتري دارم و براي ارتباطات هنري نيز نيازي به حضور فيزيكي نيست آن هم در تهراني كه نميتوان در آن حركت كرد .

 هنر و سیاست چقدر به هم شبیه هستند ؟ شما با هنر کار سیاسی میکنید ؟ یا با سیاست کار هنری ؟
بگذاريد با اين توضيح همه چيز را در مورد اين سؤال روشن كنم . هنر يعني آگاهي بخشي و روشنگري بگونه اي زيبا و جذاب . هنرمند يعني كسي كه در مقابل مردم جامعه خود را متعهد و مسئول ميداند و با درك درست از واقعيت هاي جامعه سعي ميكند به زيباترين شكل ممكن آنها را به سمع و نظر مردم برساند . هنرمند بايد با هنر خويش مقابل جهل و ناداني بايستد و پرده از ظلم و بي عدالتي حاكم بر مردم بردارد . اينها همه وظايف عامه مردم است هر كس در جايگاه خويش و در حد توان خويش ولي پارامتر زيبايي در تبيين اين واقعيت ها ويژه گي هنرمند است . اميدوارم جوابتان را گرفته باشيد .

 
بر روی جلد چندین آلبوم شما چنین جمله ای درج شده بود : به اهتمام فریدون شهبازیان - به چه معناست ؟ آقای شهبازیان چه کاری انجام

 می دادند؟
استاد فريدون شهبازيان با حدود نيم قرن تجربه در عرصه موسيقي كشور از صاحب نظر ترين افراد حاضر ميباشند . نظارت بر ضبط ، تنظيم ، تلفيق صحيح شعر و موسيقي و نوع خواندن خواننده در استوديو از جمله كارهايي است كه معمولا توسط افرادي نظير ايشان صورت ميگيرد و ايشان بارها اين افتخار را نصيب اينجانب نموده اند .

در آلبوم قصه نگفته بازخوانی داشتید از آهنگ ( ایران ، ایران ) با ترانه از علیرضا میبدی و آهنگ عماد رام. چگونه به این اجرای مجدد رسیدید ؟
داستان اين ترانه را بارها گفته ام . سال 59 در آمريكا مشغول تحصيل بودم كه اين ترانه با صداي مرحوم مازيار براي اولين بار به دستم رسيد . اوايل جنگ بين ايران و عراق بود و بخاطر دارم كه روزها به اين ترانه گوش كردم و اشك ريختم . عاقبت هم اين ترانه مرا كه در انتهاي تحصيلاتم بودم و از دانشجويان ممتاز دانشگاهي كه در آن درس ميخواندم وادار به ترك آمريكا و بازگشت به ايران كرد كه البته بلافاصله پس از بازگشت نيز به جبهه جنگ رفتم . پس از شروع فعاليت هنري اين ترانه را كه بسيار دوست داشتم در برخي كنسرت هايم اجرا كردم كه با استقبال بسيار زيادي مواجه شد . بعد ها تصميم گرفتم اين كار را بازخواني كنم و بالاخره اين اتفاق در آلبوم قصه نگفته افتاد . لازم به ذكر است اين ترانه در سال 81 و در استوديو پاپ ضبط شد.
 

و سوال آخر، از دید شما هنر متعهد چیست ؟ یا بهتر بگویم هنر باید متعهد باشد يا لزومی بر تعهد نیست ! معیار سنجش تعهد  در هنر بر چه اساسی سنجیده می شود ؟

به نظرم تا حدي در پاسخ به يكي از سؤالات قبلي جواب دادم . اما اگر بخواهم آن را تكميل بكنم بايد بگويم بله قطعا هنر بايستي بر مبناي تعهد بروز نمايد و هنر بي تعهد معنا ندارد . هنر با تعهد عجين است و اين دو از هم قابل تفكيك نيستند . من به هنر بعنوان سرگرمي نگاه نميكنم . تعهد در هنر رابطه مستقيم دارد با ميزان تاثير گذاري آن بر جامعه . هنر متعهد است كه ميتواند به رشد و پويايي و آگاهي جامعه كمك نمايد در غير اينصورت ميشود ابزار دست سودجويان و فرصت طلبان همانگونه كه امروز از اين نوع هنر بي تعهد را بسيار نظاره گريم . هنرمند اگر فقر را ، ظلم را ، تبعيض را ، محبت را ، فداكاري را ، عشق را و بطور كلي واقعيت هاي تلخ و شيرين زندگي را ببيند و متاثر نشود ، ببيند و احساس وظيفه نكند و ببيند و سكوت كند به مردم خيانت كرده است . بايد به اين نكته نيز اشاره كنم كه اين روشنگري و آگاهي بخشي گاهي در قالب يك كار هنري نمايان ميشود و گاهي نيز يك هنرمند موظف است در جايگاه والاي هنري خود كه مردم به آن اعتقاد دارند و براي آن ارزش قائلند موضع گيري و اطلاع رساني نمايد .

 

با تشکر از شما بابت وقتیکه به ما دادید.

من هم ممنونم.

 

 

 خانه | اخبار |  ترانه | گفتگو | مقاله | پيوند | بايگاني | دفتر يادبود  | تماس با ما

   

© Copyright 2005-2008 GlassyGuards.com

All rights reserved . Designed by : Mostafa Azghandi