قاسم افشار

قاسم افشار، متولد 1344، اهل تهران و متأهل است.  حاصل 23 سال فعاليت وی در عرصه ي خوانندگي، چهار آلبوم موسيقي به نامهاي :

 خواب گريه ها، قرمزته ، براي خاطر تو و بازيگر مي باشد.

 شخصيت با وقار و صميمي اين خواننده و اينكه او در آستانه ي توليد پنجمين آلبومش است، ما را بر آن داشت تا در ویژه نامه موسیقی پاپ پیله های شیشه ای گفتگويي با ایشان داشته باشيم، که آنچه ملاحظه می کنید حاصل اين گپ و گفت صميمي ست .(با تشکر از ایشان)
 

مهدی موسوی میرکلائی

من، نام قاسم افشار را هميشه در كنار سال هاي آغازين موسيقي پاپ تصور مي كنم . البته در آن زمان خوانندگان زيادي وجود داشتند ، اما تعداد كمي از آنها تا به امروز فعاليتشان را به صورت مستمر ادامه دادند . ولی شما هنوز هم فعاليت مي كنيد ، چه در حوزه ي نشر آلبوم و چه فعالیت‌تان در صدا و سيما ، فكر مي كنيد دليل اصلی اين استمرار چيست ؟
ببینید، علاوه بر صحبت هایتان باید اين را هم اضافه كنم كه آثار بسياري از خوانندگان در آن زمان ، رنگ و لعاب سرود داشت و يك اثر پاپ نبود و خب به اين دليل ماندگار نشد و امروز اثري از آنها نيست. اما بعد از سال 86 كه من آن را سال سبز نام گذاري مي كنم، من و دوستانم موسيقي مورد نياز مردم را به آنها ارائه داديم . شخصا هميشه سعي كردم شعر هاي خوبي انتخاب كنم و نو و به روز باشم. البته فضاي صدايم را نیز حفظ كرده ام و نگذاشتم كه صدايم متناسب با شرايط زمان تغيير كند. مهمتر اینکه قاسم افشار کسی بود که انتقاد ها را پذيرفت و هميشه به دنبال كسب تجربه بوده است .

 شما تا به حال 4 آلبوم شخصی منشر کرده اید که به ترتيب عبارتند از خواب گريه ها ، قرمزته ، براي خاطر تو و بازيگر .

در این آثار با چه دوستانی همکاری داشته اید ؟
من در خواب گريه ها با اكبر آزاد هم به عنوان شاعر و هم به عنوان ملودي ساز همكاري كردم ، و در آلبومهاي بعد با پدرام كشتكار ، دكتر چراغعلي ، عباس لطيفي و ...

همكاري هايي داشتم ، در آلبوم بازيگر بيشتر تنظيم ها از دكتر محمد رضا چراغعلي بود .
 

 پس ارتباطتان در آلبوم بازيگر با آقاي چراغعلي گسترده تر شد ؟
بله ، اتفاقاً در آلبوم جديد من كه امسال وارد بازار مي شود از ايشان تنظيم هايي را دارم و همينطور عباس لطيفي و امير عباس حسن زاده ، که این دوستان نيز  مرا در

این آلبوم یاری کرده اند .

آقای افشار، پارسال در جشنواره ي موسيقي پاپ حضور نداشتيد .آیا این امر علت خاصی داشت ؟
بله .بنده به جشنواره اي كه 2 ماه قبل از اجرا به من اطلاع دهند كه مي توانم حضور داشته باشم ، اعتقادي ندارم!  من فكر مي كنم شركت در چنين جشنواره هايي نيازمند یکسال سال برنامه ريزي، تبليغات و آماده سازيست .شاید این مهمترین علت عدم حضورم بود.

چه قدر به جو بازار موسیقی حاضر در كشور اعتقاد داريد ؟ تا به حال به فكر آن نيفتاديد كه ديگر اثري توليد نكنيد ؟
قطعاً اين بازار به خوانندگان و شركتها ضرر وارد مي كند ! ببینید، تبليغات در كشور هاي ديگر مناسب است ، ولی متاسفانه ما تبليغات درست و مناسبی نداريم و البته فروش غير مجاز هم در كشور ما يك نكته ي هميشگي و غير قابل حل است .

و علت فاصله ي حدوداً سه ساله بين انتشار آخرين آلبومتان و آلبوم جديدتان شايد همين باشد ؟
بله! يكي از دلايل همين است و ديگري پديده ي مخربي مانند موسيقي زيرزميني .
 

لطفا بیشتر توضيح دهيد ؟
ببینید، من يك سوال از شما دارم. چگونه است كه گروهي به صورت غير قانوني به مردم معرفي مي شوند و آثارشان را بدون مجوز وارد بازار مي كنند و بعد از چند ماه همان افراد مجوز حضور در بازار پاپ كشور را از وزارت ارشاد مي گيرند؟ به نظرم كساني كه به اين آلبومها مجوز

 مي دهند بايد جوابگو باشند . ما مراحل مختلفي را گذرانديم و سختي ها ی زیادی را تحمل كرديم اما مطمئن باشید حضور اين افراد به بازار موسيقي و شعور مردم ضربه هاي جبران ناپذيري وارد مي كند . من با مميزي كار مي كنم ، تحت نظر شوراي موسيقي. اما آن افراد بدون هيچ فيلتري چه از لحاظ صدا و چه از لحاظ شعر به فعالیت خود ادامه می دهند ! که این کار به کمک  تبليغات و پخش ده ها بار كليپ در روز صورت می گیرد ....

 حالا خودتان بگوييد آيا با اين وضعيت ، توليد و انتشار آلبوم بي نتيجه نيست ؟!

البته فرقي هم بين شما و آنها هست ، شما حضور ده ساله اي در موسيقي پاپ داريد ، اما آنها چند ماه و يا نهايتاً يك يا دو سال است كه فعاليت هايي دارند و بسياري از اين توليدات تاريخ مصرفي كوتاه دارند که در حافظه مردم باقی نمی ماند .
من در سال 80 چند كيليپ را كار كردم . به عنوان مثال  کلیپ خواب مريم، كه اتفاقا آقای حميد خندان هم در آن بازي كرد. کلیپی كه قصه ي جالبي هم داشت . موزيك آن اثر هم موزيك مناسبي بود . فقط آن كيليپ جنبه ي تبليغاتي نداشت . اما الان بیشتر كليپ ها جنبه ي معرفي دارند .

 چه راه حلی را پیشنهاد می کنید ؟
كاش از چند سال قبل تلویزيون ما، در تقابل با هجم عظيم كليپ هاي ماهواره اي، آثاري خوب و ماندگاری را ارائه مي داد...

 چه تقابلی بین موسيقي لس آنجلسي و موسيقي ما می بینید ؟
من فكر مي كنم که ما اينجا با تصميم هاي اشتباهی که گرفتیم،  فضا را براي پيشي گرفتن آنها از خودمان فراهم كرديم .

شما خوانده ي پاپ هستيد ، رابطه ي شما با موسيقي سنتي و مقامي كشور چگونه است ؟ آیا به صدای خاصی علاقه مندید؟
من موسيقي سنتي را دوست دارم و زياد هم گوش مي كنم .

 در خوانندگان حال حاضر صداي آقاي افتخاري را يك صداي خوب مي دانم . البته خودم هيچ گاه يك خواننده ي سنتي نبودم .

اين موسقي پاپ كه بر گرفته از موسقي سنتي ماست چگونه است ؟
موسقي سنتي قالباً شخصيت خود را دارد و موسيقي پاپ فضاي خود را و اصولا نمي شود آن دو را با هم مقايسه كرد . البته من

 گهگاه اين دو را با هم تلفيق كرده ام که نسبتاً خوب در آمده است .

يك بار در شوراي شعر و موسيقي تلويزيون با يكي از عوامل بحث می کردم كه اتفاقاً ایشان جزء شوراي تصويب هم بود . وی

 معتقد بود که وقتي خارجي ها موسیقي سنتي ما را گوش نمي كنند ! چرا ما بيايم و موسيقي آنها را گوش كنيم و طبق آنها عمل كنيم . نظر شما چيست ؟
به نظرم ایشان كاملاً اشتباه گفته است . مهم اين نيست كه ما چه گوش مي كنيم ، مهم اين است كه آن قطعه موسيقي به ما چه لذت و چه چيزي مي دهد . مالكيت موسيقي پاپ از ما نيست اما آثار موفقي را در موسيقي پاپ داشته ايم . شايد نظرات و تفكرات مشابه با اين افراد است که باعث شده ديگر با تلويزیون كار نكنم!

 جداً ؟ پس ارتباطتان با صدا و سيما خوب نيست.
من فقط در اين دو سال چهار قطعه را براي تلويزيون ساخته ام ، اما هنوز هزينه ي توليد را، امروز كه هجده ماه از توليد آن مي گذرد به من

نداده اند! ضمناً افرادي در شوراي نظارت حضور دارند كه صلاحيت مناسب را ندارند تا روي آثار من و دوستانم نظر دهند . همچنین كيفيت

 نامناسب ضبط موسیقی در صدا سيما نیز يكي ديگر از مشكلات آنجاست .

لطفا از كنسرت هاتان بگوييد ، می دانم که درشهرهای ساري و كيش کنسرت داشتید .
كنسرت كيش زماني بود كه هنوز خواب گريه ها بيرون نيامده بود ، كنسرت ساري هم كه در دو شب و با استقبال زیادی درحدود 16 هزار نفر برگزار شد، كه در كنسرتهاي ما كم سابقه بود. بعد از آن هم در تهران در نمايشگاه و كاخ سعد آباد و سالن ميلاد و فرهنگسراي بهمن هم كنسرتهايي داشتم .

 البته شايد در تابستان امسال نیز  اجرایی داشته باشم . من فكر مي كنم كنسرت حكم تئاتر را براي يك هنر پيشه ي سينما دارد و موسيقي را زنده نگه ميدارد .

 رهبری كنسرتان را چه کسی عهده دار است ؟ آیا گروه خاصی شما را یاری می کنند؟
بهروز علي ياري .

بله .نوازنده هاي من و افراد گروه، تقريبا ثابت ترين نوازندگان كشور هستند .

فكر نمي كنيد ، فرصتهاي زيادي را از دست داده ايد ؟
من هم مثل آدم هاي ديگر فرصتهاي زيادي داشتم و از خيلي از آنها استفاده نكردم .

 شايد يكي از اين فرصت ها رفتن از ايران بود ، اما خيلي خوشحالم كه مانده ام و از وضعيتي كه امروز دارم راضي ام .

 آينده ي موسيقي پاپ ؟
به نظر من اگر به همين ترتيب باشد ، بيشتر در حال سقوط است،

 بايد كار را انجام داد ، اما به شيوه ي درست .

کلام آخر؟

هميشه روي پايتان بأيستيد  و خالصانه تلاش كنيد ...

  جناب افشار از شما بسیار ممنونیم، بابت لطفی که به ما

 ومخاطبان نشریه پیله های شیشه ای داشتید.

من هم سپاسگزارم.

 خانه | اخبار |  ترانه | گفتگو | مقاله | پيوند | بايگاني | دفتر يادبود  | تماس با ما