فرامرز اصلانی

   

 

 


"فرامرز اصلانی" متولد سال 1324 است. صدای وی ویژگی و سبک خاصی دارد. او نخستین آلبوم خود را در ایران و در سال 1355 ارائه نمود و مدتها نیز در یک روزنامه ی معتبر انگلیسی زبان در ایران، به نام "تهران ژورنال" فعالیت می کرد. وی صاحب دو فرزند به نامهای فدرا و رکسانا است که هر دو در زمینه ی موسیقی فعالیت می کنند. او در سال 1346 ایران را به مقصد انگلستان ترک کرد و در آنجا از دانشگاه لندن فارغ التحصیل شد...
اگه یه روز بری سفر، بری ز پیشم بی خبر ... اسیر رویا ها میشم، دوباره باز تنها میشم
یه دیواره، یه دیواره، یه دیواره ... یه دیواره که پشتش هیچی نداره، دستم بگیر؛ دستم را تو بگیر،
روزهای بهانه و تشویش، روزهای ترانه و اندوه ... روزهای بلند و بی فرجام، از فغان نگفته ها انبوه،
ای پرستوهای خسته سرزمین پاکی ام کو...
تمامی این آثار، خاطرات زیبایی را برای من و هم نسلانم رقم زده که فراموش ناشدنی ست و این مهمترین دلیل بود برای اینکه در "ویژه نامه موسیقی پیله های شیشه ای" به سراغ
"فرامرز اصلانی" عزیز رفته، تا گپ و گفتی در مورد دیروز و امروز با هم داشته باشیم.

همچون ترانه هایش ساده و بود و صمیمی، لذا دعوتمان را پاسخ گفت . با تشکر از ایشان بابت لطفی که به پیله های شیشه ای داشتند.

      
مصطفی ازقندی      

مدیریت پیله های شیشه ای     

***********************

 

 آقای اصلانی تحصیلات دانشگاهی شما در چه زمینه ای بوده است؟
در زمینه روزنامه نگاری. من در سال 1346 برای بار نخست به انگلستان رفتم . در 1351 از کالج روزنامه نگاری دانشگاه لندن مدرک دریافت کردم .

 
آیا اکنون نیز در زمینه ی روزنامه نگاری فعالیت می کنید؟ اصولا به نظر شما آیا ارتباط  و تاثیر متقابلی بین مقوله روزنامه نگاری و موسیقی وجود دارد؟
در جواب بخش ابتدایی سوال باید بگویم که اینک خیلی کمتر . ولی از ده سال پیش که در لندن زندگی می کردم با چند نشریه فارسی و انگلیسی در زمینه های ترجمه و آزاد نویسی همکاری داشتم .
میان روزنامه نگاری و تمامی رشته های دیگر در جهان ارتباطی هست، به ویژه هنگامیکه در این زمینه می آموزی که تیزبین، موشکاف و ریزه کاری نگر باشی.

 

چگونه آثار خود را می آفرینید ؟
در یک زمان واژه ها و موسیقی به سراغم می آیند. هنگامیکه یک فیلم خوب دیده ام یا کتابی خوب خوانده ام، یا به یک موسیقی برانگیزنده گوش کرده ام، ساز در دست می گیرم و واژه ها از راه می رسند.
من همیشه گفته ام که باید آهنگساز به کوبش (ریتم) کلام توجه کند. هر واژه ای موسیقی خود را دارد. باید آن را پیدا کرد. حال گاهی این موسیقی آرام خواهد بود و گاه پر کوبش تر.
 

آقای اصلانی اکثرا در ساخت آثارتان ( شعر ، تنظیم ، آهنگ ) شخصا و به طورمستقل عمل می کنید ، آیا دلیل خاصی برای این استقلال کاری دارید؟
از آنجا که شناخت من از من، بیش از همه است بهتر میتوانم خود را با ساخته ها و پرداخته های خودم بیان کنم . من در آغاز کارهای هنری نیاز شدیدی در خود برای گفتاری از این دست می دیدم .

 با توجه به این سبک ، چگونه توانسته اید تا از تکرار و کلیشه جلوگیری نمائید ؟
با جریان داشتن در خود و همیشه در جستجوی تازگی بودن . به قول فروغ :
"گر به مردابی ز جریان ماند آب
از سکون خویش نقصان یابد آب "
من می خواهم در خود نپوسم ! باید در کارهای هنری هدفی والای تقلید و تکرار داشت .

 
آیا تصمیم ندارید در آثار جدیدتان با ترانه سرایان،آهنگسازان و تنظیم کنندگان دیگر همکاری کنید؟
من با آفریننده ترانه ای که به دلم بشیند کار خواهم کرد. بشرط آنکه سبک مرا در نظر بگیرد. آن هم با آگاهی از حال و هوای من . این شناخت باید راستین باشد و نه سرسری. ولی ترجیح میدهم که بر گفتاری که مرا جذب می کند آهنگ بگذارم و آن را اجرا کنم . همانطور که با شاعرانی چون : حافظ، مولانا و سپهری این نزدیکی را حس کردم .

 آیا دوری از وطن تاثیری روی آثار شما داشته است؟ آیا این همان مسیری ست که از ابتدا برای خود متصور بودید؟
بسیار. من خیلی جوان بودم که از ایران بیرون رفتم ، و در 40 سال گذشته، تنها 4 سال – از 1354 تا 1358- در میهن زیستم . دلتنگیهای غربت بر هر کسی چون من که کار هنری می کند اثر می گذارد .
من همیشه در هر جای جهان که بودم، در ایران بودم، و به دنبال "کوچه های خاکیم " گشتم .

 اصولا به نظر شما خوانندگان دور از وطن چگونه می توانند موسیقی متناسب با شرایط روز کشور و جامعه تولید کنند ؟
با از دست ندادن رابطه فرهنگی. با آگاهی از آنچه در آنجا می گذرد و دنبال کردن آنچه در آنجا در کتاب ها نوشته می شود، در فیلم ها عنوان می شود و اصولا آثاریکه ماندگار خواهد بود، چه در موسیقی و جه در هنرهای دیگر. اگر چه تا در آن میان نباشی دریافتت کامل نمی تواند بود، لیکن از بی خبری محض بهتر است.

 چقدر با جریان موسیقی پاپ داخل کشور آشنا هستید ؟ آیا آثار هنرمندان داخل را دنبال می کنید؟
تا حدیکه دسترسی دارم و از کسانیکه برایم ایمیل مینویسند در می یابم . به عنوان نمونه کار گروه کیوسک را می پسندم و ترانه های       بینش پژوه و افشین مقدم نشان میدهد که پس پشت کار سراینده اندیشه ای جریان دارد. اینها نمونه هایی از آنچه من می پسندم هستند که خوشبختانه تعداد آنان کم نیست.

شما از معدود خوانندگانی هستید که هم در عرصه ی ترانه فعالیت می کنید هم موسیقی و هم تنظیم، به نظرشما موسیقی پاپ بعد از انقلاب در کدامیک از سه رکن ترانه ، آهنگ و تنظیم پیشرفت و یا پسرفت داشته است ؟
از کمی تقلید که از کارهای لس آنجلسی می شود بگذریم. گمان می کنم که با در نظر گرفتن شرایط دشوار، کار ترانه بیش از 3 رکن دیگر پیروز بوده است . آهنگسازی در پاپ شاید هنوز به دنبال خود راستینش می گردد. فراموش نکنیم که هر چیزی زمان می برد، به آن شرط که در مسیر درست برود.

 اصولا چه پیشنهادی برای بهبود اوضاع موسیقی ما چه در داخل و چه در خارج دارید.
که تازه از راه رسیدگان مقلد نباشند. فراموش نکنیم که همیشه اصل از بدل بهتر است! بکوشند تا آفریننده باشند . با آگاهی از جهان پیرامون خود و نوآوری کار کنند. نفس کار برایشان بیش از شهرت و ثروت ارزش داشته باشد. عاشقانه بیاندیشند.

 
آلبوم "رومی" که حاصل یک همکاری مشترک سه نفره ، از سه خواننده مطرح موسیقی پاپ ما بود، برای شما چگونه بود؟ آیا تجربه ی کار گروهی را پسندیدید و قصد دارید تکرارش کنید؟
این کار نشان داد که میشود بی شیله پیله همکاری کرد. ما 3 نفر با دلپاکی در این راه رفتیم. اگر بنا بود با شعر مولانا غیر از این می بود ، من عذر می خواستم.

 
به نظرتان چرا کارهایی از این دست ( کارهای گروهی) در موسیقی پاپ ما کمتر صورت میگیرد یا اصولا چرا گروهای موسیقی ( بر خلاف سایر کشورها ) در ایران زیاد دوام نمیآورد ؟
چون همه میخواهند "جوان اول"باشند ! زمانی این عملی است که هنرمند به خود متکی باشد و خود را شناخته باشد. از هر بادی نلرزد و به انجام کار بیاندیشد.

آقای اصلانی ، کمتر در صحنه های هنری مانند کنسرت و مصاحبه های تلویزیونی ظاهر می شوید و حتی خیلی کم موزیک ویدئو می سازید، آیا این امر دلیل خاصی دارد ؟
من در سال کنسرت زیاد دارم.در چند ماه گذشته با همکاری "بابک امینی" و گروه خوبش،

 در تورنتو و ونکوور در سالنهای مرکز هنرهای این 2 شهر برنامه داشتیم که با مهر مردم روبرو شدیم.
تلویزیون های 24 ساعته هنوز در چارچوب درستی قرار ندارند و سوالهای تکراری و چند مجری  نا آگاه باعث عذاب من می شوند.
از بابت موزیک ویدیو، برای آلبوم جدیدم، "خط سوم" در دست تهیه دارم.

 
سال پیش، رادیو جوان اقدام به پخش اثر "الا ای آهوی وحشی" شما نمود. با توجه به این مساله، آیا میتوانیم منتظر بازگشتتان به ایران باشیم ؟ تا به حال به این قضیه فکر کرده اید ؟
من هیچگاه از لحاظ بازگشت اشکالی نداشتم. اگر بتوانم در ایران ، مانند اینجا، زندگی ام را

 از راه هنرم بچرخانم، فردا باز برمی گردم. پخش "آهوی وحشی" از رادیو مارا کمی دلگرم کرد. به امید خدا آلبوم بعدی در ایران.

اخیرا کنسرت مشترکی با "بابک امینی" برگزار کردید . شما که تجربه ی همکاری با دوستان قدیمی تر را داشتید، نظرتان در مورد کار باجوانانی نظیر ایشان که البته جزو بهترینها هستند ، چیست؟
بابک امینی براستی نوازنده ، آهنگساز و موسیقیدان ارزنده ایست. گذشته از آن جوان بسیار خوب و مهربانیست.ما چندین بار با یکدیگر کار کرده ایم و در آینده نیز باز در یک صحنه خواهیم بود.

آیا آلبوم جدیدی در دست تهیه دارید؟ چه کسانی در این آلبوم شما را همراهی کرده اند؟
همانطور که گفتم مجموعه "خط سوم" که به جز دوشعر از سپهری و شیخ بهایی، ترانه های خودم هستند.
این کار مدتهاست که حاضر است ولی پخش آن به دلایلی دیرکرد داشت. اینک به امید خدا به زودی از راه خواهد رسید .

 
با توجه به سابقه ژورنالیستی شما ، دوست داشتیم تا نظرتان را در مورد فعالیت یکساله نشریه پیله های شیشه ای بدانیم . چه ایرادها و ضعف هایی را در سایت میبینید ؟
نشریه شما در راه درستی پا گذاشته. راه درست رفتن، هرچند دیرتر(!)، ولی به مقصد دلخواه خواهد رسید.

 و کلام آخر:
در پایان اجازه بدهید از شما، پیله های شیشه ای، سپاسگذاری کنم که به من این زمان را برای گفتگو دادید.
با آرزوی سرسبزی برای همه.
 

بسیار ممنونم از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید .
 

 

 خانه | اخبار |  ترانه | گفتگو | مقاله | پيوند | بايگاني | دفتر يادبود  | تماس با ما

   

© Copyright 2005-2008 GlassyGuards.com

All rights reserved . Designed by : Mostafa Azghandi