"داریوش تقی پور" را تقریبا یکسالی هست که از نزدیک می
شناسم. آهنگسازی که به اعتقادم با ارائه آثاری
مثل" آخرین غزل" (در
قالب تنظیمی بر اساس ارکستر ) گام بلندی را در زمینه پیشرفت
موسیقی پاپ داخل کشور برداشت.
داریوش تقی پور هنرمندیست
متعهد، که شاید مهمترین ویژگی اش نظم و انظباط خاص در کارهایش است.
به دلیل علاقه قلبی که به کارهای وی و سبک خاصش دارم، و به
احترام موسیقی فخیمش تصمیم گرفتم تا در ویژه نامه موسیقی پاپ
پیله های
شیشه ای به سراغ او بروم.
مثل همیشه مهربان بود و البته صبور!
از او به سبب حضورش در پیله ها کمال تشکر را دارم.
مصطفی ازقندی
مدیریت پیله های شیشه ای
******************
جناب تقی پور، تا
اونجا که من در جریانم، شما از سال 2005 تا الان، برای ساخت
موسیقی چند فیلم و فعالیتهای هنری دیگه در
کشور آلمان فعالیت دارید.
قطعا این حضور دو ساله
در فضای موسیقی آلمان
(که جزء کشورهای
موفق
در زمینه موزیک محسوب میشه)، حاوی تجربیات ارزشمندی بوده.
تمایل دارم این مصاحبه
رو به دو قسمت کنیم،
یعنی بخش اول رو به تجربیات و اتفاقات اونجا اختصاص بدیم و
دربخش دوم به بررسی وضعیت موسیقی پاپ داخل کشور
بپردازیم.
حتما، موافقم.
******************
(بخش اول):
برای اولین سوال دوست دارم بدونم، مهمترین تفاوتی که بین موسیقی ما
و آلمان (به عنوان نماینده ای از اروپا) مشاهده کردید، چه
مساله ای بود؟
بارزترین تفاوت، بحث اختلاف فرهنگی بود که البته اصل
موضوع و علت فاصله هم همینه!
ممکنه
بیشتر توضیح بدید؟
ببین، میشه گفت مردم ِ اونجا یه
پیوند دائمی با موزیک برقرار کردند و یه جورایی باهاش زندگی می
کنند. در اروپا افراد از لحظه تولد، موسیقی رو می شنوند و با اون
بزرگ میشند. به علاوه موزیک یکی از اصلی ترین دروس تدریسی در
مدارسه و شاید این بزرگترین مزیتی که باعث میشه تا همه موسیقی رو
به درستی بشناسند. در حقیقت اکثریت درحد نرمالی موزیسین محسوب میشند، به
طوریکه براحتی نت خونی رو بلدند و حتی توانایی دسته بندی
سبکها رو
دارند. اما متاسفانه
اینجا این شکلی نیست!
به
نظرتون این کمبود ریشه در چی داره؟
خیلی ساده است! نبود آموزش واسه همه ی
مردم. وقتی شما در مدارس و تلویزیون
آموزش موسیقی ندارید، وقتی هنوز برنامه ای برای ارائه یه قانون
مدون در مورد کنسرتها وجود نداره و اجراهای زنده به مشکلات دست و
پاگیر و بعضا پیش
پا افتاده بر میخوره، قطعا نتیجشم این
میشه که مردم موزیک رو اونطور که باید
نمی شناسند و خب اون قدرت فایل
بندی هم که اشاره کردم، دیگه وجود نداره!
منظورتون از فایل بندی چیه؟
اینکه مثلا بتونند با
شنیدن یه موزیک سبکشو به درستی بشناسند،
یا توانایی این تشخیص رو داشته باشند که آیا
الان فلان خواننده یا موزیسین خوب کار می کنه یا نه؟
مگر در
حال حاضر
وضعیت به چه گونه است؟
الان یکی از مشکلایی که وجود داره
اینه که مردم، موسیقی ها رو با هم مقایسه می کنند و نسبت به هم می
سنجند، (مثل موسیقی پاپ و سنتی، یا این روزا پاپ و
موسیقی رپ )، در
صورتیکه هر سبکی هویت
مخصوص به خودشو داره و قابل احترامه. به نظرم در
حال حاضر یه شلوغی عجیبی ذهن مردم رو
گرفته. متاسفانه موسیقی هایی که جدیدا به گوش می رسه
ملغمه ای ست از سبکهای
مختلف که یه جورایی فقط با هم مخلوط شدند و عملا
در اونها کار خاصی صورت نگرفته. مهمترین
بدیشونم اینه که درنهایت تکلیف مخاطب رو در
انتخاب راهش مشخص نمی کنند. شاید این بزرگترین مشکلیه که در حال
حاضر گریبان موسیقی رو گرفته و متاسفانه خودمونم متوجش نیستیم.
چه راه حلی برای این مساله پیشنهاد می کنید؟
راه حلش می تونه همون اتفاقی باشه که در مورد سینما
افتاد. شاید
تلویزیون بهترین راه حله.
صدا و سیما همونطوریکه سعی کرد سینما رو به مردم آموزش
بده، باید در مورد موسیقی
هم این قدمو برداره.
به چه صورت؟
خیلی ساده! با یه
برنامه ریزی حساب شده میشه برنامه هایی ساخت و
براحتی سبک های
مختلف موسیقی رو به مردم آموزش داد که مثلا این سبک، موسیقی
کلاسیکه، این موسیقی پاپه یا فرضا این موسیقی اپرا است. حتی سبک
هایی مثل هیپ هاپ و ترنس را میشه معرفی کرد و کمی ذائقه موسیقی
مردمو تغییر داد.
اگه این اتفاق بیفته، بعد از
یه مدت حتی
مردم عام هم می تونند ژانرای موسیقی رو از هم تشخیص بدند
و درک موسیقیشونو
بالا ببرند.
البته متاسفانه در حال
حاضر به غیر از مردم، هنرمندا هم دچار
همون شلوغی ذهن اند.
هنرمندان؟
بله! مثلا شما در یه آلبوم می تونی ترکیبی از تمامی
سبکها رو بشنوی!
می تونی راک بشنوی، فانک بشنوی، جز بشنوی و
... باید
پذیرفت که تک تک این
ژانرا اونقدر پیچیده اند که جمع آوریشون
اونم به
این راحتی، در
یه آلبوم امکانپذیر نیست!
در بحث آموزش به نکته خوبی اشاره کردید. فرهنگی
که اگه ایجاد بشه می تونه باعث کاهش
کشمکش بین فعالان و طرفداران سبکای مختلف
بشه، که
مثلا ما بر حقیم و
شما نه ! ( مثل اکثر بحث هایی که از آغاز موسیقی پاپ،
میان خوانندگان پاپ و سنتی کاران مطرح بود... )
دقیقا، میدونی چرا؟ چون تو این سیستم، هر
کی سبک خاص خودشو داره و
در مسیر خودش
حرکت میکنه و به جای ایراد
گیری از سبک دیگری
سعی می کنه تا تو ژانر خودش بهترین باشه. چنین شخصی از
ابتدا سبکشو اعلام می کنه و دست به سبک دیگه ای نمی زنه
(چون
می دونه که اون سبک، آدمای موفق و متخصص خاص خودش رو داره که
واقعا بهتر کار می کنند)، مگه اینکه شرایط استثنائی
به وجود
بیاد که ناچار به تغییر سبک بشه!
که اگه اشتباه
نکنم، این
اتفاق واسه خود شما هم افتاد.
بله!
میشه بیشتر توضیح بدید؟
پارسال، در مدت ساخت یه پروژه
در آلمان مجبور شدم تا تغییری در سبکم ایجاد کنم، علتشم این بود که
کار اون مجموعه موسیقی تلفیقی راک بود . ولی جالبه بدونی
این تغییر چیزی در حدود
هفت یا هشت ماه زمان برد تا بالاخره تونستم از
سبک کلاسیک به راک
سویچ کنم.
بسیار عالی، داریوش جان، آیا در آلمان
هم
ترانه ها برای اجرا، مورد ممیزی قرار
می گیره، یا نه؟
( البته منظورم ممیزی بر طبق فرهنگ خودشونه)
نه! اونجا هیچ فیلتر و ممیزی وجود نداره و در
واقع اگه فیلتری هم
هست اون فیلتر خود هنرمندا و اعضاء گروهند که مواظبند تا اثری که تولید
میشه بهترین باشه، درست بر خلاف ایران
!
آیا در مدتی که اونجا فعالیت
داشتید، تغییری هم
در سلیقه و
دیدگاه موزیکتون ایجاد شد؟
بله! خیلی زیاد، به خصوص
تو این هفت، هشت ماه اخیر. البته شاید
علتش، همین تغییر سبکی بود که مجبور شدم
داشته
باشم و تحقیقاتی که به خاطرش بر روی سبک راک و موزیسین
هایی که تو
این سبک فعالیت دارند، داشتم. اگه بخوام کلی
نگاه کنم، باید بهت بگم که این تغییر به اندازه ای بوده
که الان حس می کنم شاید به نسبت هشت ماه
گذشته قابل مقایسه نباشم!
فکر می کنید ذائقه موسیقیایی مردم اروپا، سبک موسیقی
ایرانی رو جذب می کنه؟
در حال حاضر، نه !
چرا؟
به خاطر اینکه تا الان هیچ اتفاقی برای این موسیقی نیفتاده و
هیچ
تبلیغاتی در موردش صورت نگرفته. متاسفانه
باید بگم که اساتید ایرانی هم تعصبات
عجیب و غریبی دارند و دوست دارند تنها برای ایرانی ها کار کنند و
نه برای غیر ایرانی ! در نتیجه تا وقتیکه این طرز
فکر به
موسیقیمون حکم فرماست، قطعا این تبادل فرهنگی هم صورت
نمیگیره.
با توجه به
ارتباطی که در این مدت با فضای موسیقی خارج از ایران داشتید، آیا
تلاشی هم برای رسوندن این موسیقی به گوش اونها کردید؟
تا حد زیادی
بله! شاید بتونم بگم که این یکی از اهداف همیشگیم بوده.
ممکنه
بیشتر توضیح بدید؟
در حال حاضر در آلمان، مشغول کار
روی یه آلبوم با
کلام (البته به زبان انگلیسی) هستم که تا این لحظه که باهات
صحبت می کنم یه سوم مجموعه ضبط شده و
فکر می کنم که تا پنج یا شش
ماه دیگه بتونیم کل آلبوم رو ببندیم . این آلبوم تلفیقی ست
از موسیقی غرب و شرق (بویژه ایرانی) در سبک راک،
البته منظورم راک جدیده نه راک قدیم.
من تو این آلبوم سعی کردم المانایی از موسیقی شرق رو استفاده کنم،
یعنی سازها شاخصه ی سازهای ایرونی رو داشته
باشند. مثل دف، نی، سه تار و
تنبور. مخصوصا تنبور که شاید برای
اولین بار بود که در یه موسیقی غربی استفاده
میشد.
البته از اونجائی که این
ساز قداست خیلی خاصی داره سعی نکردم در اون دستکاری کنم و براساس
ماهیتی که داشت استفاده شد که در
نهایت هم به خوبی با موسیقی راک
تلفیق شد و نتیجه کار رضایت بخش بود.
ویژگی
مثبتی که در این قضیه می بینم اینه که باعث می شه مردم خارج از
ایران هم بیشتر با سازها و
موسیقی ایرانی آشنا بشند، چون
اطلاعات خیلی کمی نسبت به ساز و
کلا موسیقی ما دارند. اینطور نیست؟
بله ! موافقم، واسه همینم سعی کردم تا این
دیدگاه رو عوض کنم! بالاخره برای گسترش این موسیقی اول باید از
دریچه ی دید و گوش اونا وارد شد، تا در
مرحله بعد بتونی موسیقی
سنتی رو هم به اونا نشون بدی.
ما یه دفعه نمی تونیم موسیقی محلی و پیچیدمون رو به اروپا ببریم
و کنسرت بذاریم و توقع داشته باشیم که چند هزار نفر
غیر ایرانی هم به دیدنش بیاند!
به نظرتون آیا سازهای ایرانی و به طور کلی سازهای شرقی قابلیت
تلفیق با سازهای محوری موزیک غرب رو دارند؟
بله، به شرطیکه بشه آروم آروم این سازها رو به
اروپایی ها نشون
داد. چون معتقدم این سازها قابلیت اینو دارند که در کنار
موسیقی غربی
بشینند و تمام تلاشم نشون دادن این تلفیق به
اوناست، ولی موزیسنهای خارجی این تصور
رو ندارند و فکر می کنند که
قابل اجرا نیست.
ببین، من مطمئنم که
اگه معرفی و انتقال موسیقی ما به اونطرف به درستی
انجام بشه، در آینده نه چندان دور آهنگسازان موسیقی فیلم غربی، به سراغ موسیقی ما میان و اون تعامل فرهنگی که اشاره کردم
به خوبی برقرار می شه.
ولی این اتفاق و اون تعامل در مورد سازهای شرقی دیگه افتاده،
درسته؟
بله ! اونا سراغ سازهای شرقی زیادی رفتند. مثل ساز سیتار
و خیلی از سازای دیگه که شما
در موسیقی فیلم های هالیوودی و یا جاهای دیگه می شنوی، ولی هنوز
جایی نشنیدی که از سازهای ایرانی مثل نی استفاده کنند.
بسیار خوب. حالا پس از این تجربه همکاری، آیا برای ادامه
فعالیت ایران را ترجیح می دید یا آلمان رو ( با خنده)؟
من هیچوقت دوست نداشتم که خودمو محدود به مرز ایران کنم .
هرکجا که بتونم بهتر کار کنم و راحت نفس بکشم، همونجا فعالیت
می
کنم و زمانی هم که احساس کنم نمی تونم کار کنم بلافاصله جامو
تغییر میدم . این طبیعیه، نه برای من که برای هر هنرمندی اینطوره.
به قول وحید محسنی: " هر جا نه زیاد شنیدی بدون که باید جاتو عوض
کنی و جات اشتباست" خب منم به این حرف اعتقاد دارم. البته مسلما
همیشه ایران برای من بهترینه و من هرجا کار کنم دوست دارم در
ایران زندگی کنم .
******************
(بخش دوم):
آقای
تقی پور برگردیم به موسیقی داخل کشور،
عده ای از مردم معتقدند سبک موسیقی شما عامه پسند نیست!
به نظر شما آثار تولیدی یه هنرمند باید مردمی و
عامه پسند باشه
یا بالعکس به کارهای سنگین و فخیم تر بپردازه؟ در حقیقت به جای
تطبیق خودش با مردم، منتظر این انطباق از
سوی اونا باشه.
به نظرم این مشکل هم از همون مساله دسته بندی ناقص آثار
میاد که
بهش اشاره کردم! تو میگی مردم عام! این اول باید مشخص بشه که این
عوام چه کسانیند؟ ببین، خیلی نامشخصه! من اینجوری فکر نمی کنم !
چرا؟
چون این موزیک تونسته با خیلی از
همین مردم به قول تو عام ارتباط برقرارکنه، شاید از کل مخاطبین،
50 درصد این نوع موسیقی رو شنیدند و بقیه یا
نشنیدند و یا اگر شنیدند خوششون نیومده! آیا این یعنی این موسیقی مردمی نیست ؟!!
به نظرم باید از این جهت بهش نگاه کرد که حالا این موزیکی که ما
می شنویم مثلا سنگین و سخته یا ثقیله و عامیانه؟
اول این قضیه باید
گروه بندی بشه .
منظورم اینه که مخاطب هر هنرمند سبک و طرز فکر موسیقی هنرمندشو
بهتر و دقیق تر بشناسه.
علت فروش
بالای اون عامیانه ها
در چیه؟
شاید فروش زیاد خیلی از اون عامیانه هایی که میگی به علت حضور
بعضی
افراد خاصه!
ممکنه بیشتر توضیح بدید؟
ببین، این افراد قبلا با سینما
شروع کردند و حالا هم وارد موزیک شدند
و فروش کارای یه بار
مصرف رو پشتیبانی می کنند.
افرادی که متاسفانه از عدم شناخت مردم سوء استفاده
می کنند و بزرگترین ضربه رو به موسیقی می زنن. اونا دارای یکسری
اهداف خاصند که در هر صورت اهداف تجاری نیست!
اهداف
تجاری نیست؟!
نه ! مثلا فرض کن که کپی کردن چند میلیون سی دی در یه زمان یه
هفته ای براشون اهمیت زیادی نداره، یعنی زیاد هزینه برنیست.
طبیعتا! این کار رو نه من و نه هیچکدوم از شرکتایی
که تولید موسیقی می کنند، نمی تونیم انجام بدیم چون هیچیکدوممون توان مالی
در این حد نداریم . پس باید دید دست چه کسایی
تو کاره؟! کساییکه در ابتدا یه سری آرتسیتهای پوشالی و
عجیب و غریب
رو به مردم معرفی کردند، بعد هم خودشون اونا رو کنار زدند و به
سراغ افراد دیگه رفتند و متاسفانه این جریان کماکان ادامه داره...
اما در
حال حاضر کارهایی از قبیل کنسرت مشترک با خوانندگان معروف خارجی
در جریانه، آیا این مورد هم به وابسته به همون مسائله؟
حتما اینطور
خواهدبود، شما اگه یه سرمایه گذار با قدرت مالی و سیاسی مناسب به
من بدید، من می تونم حتی مایکل جکسونم بیارم ...!
پس به
نظرتون وضعیت نامناسب کنونی موسیقی، ناشی از
ورود افراد غیر دلسوز و نا آشنا به موزیک
است.
صد در صد! ضمن اینکه صدا و سیما هم در این مساله بی تاثیر نبوده
و امیدوارم هر چه زودتر فکری تو
این زمینه برداره چون این قضیه نتیجه ای جز نابودی
کامل موسیقی پاپ نخواهد داشت.
داریوش تقی پور اگه قرار باشه امسال آلبوم "آخرین غرل"
رو بسازه، آیا باز هم
به همون سبک عمل می
کنه؟ آیا در
موسیقی امروز شما، هنوز هم اورتور سه دقیقه ای وجود داره؟
زمانی بود که برای جلوگیری از صدای
وحشتناک آپارات،
نوازنده های رو اسخدام می کردند تا مردم
موقع دیدن فیلم آزار نبینند،
اما بعدا متوجه شدند که تصاویر در خیلی از جاها
قادر نیست تموم احساسات درون داستان رو
بیان کنه . اینجا
موسیقی به کمک داستان اومد و یکی از کاراکترهای اصلی سینما
شد. هنوز بعضیا به ويزه خواننده
ها فکر می کنند، ما در موسیقی با کلام در
دوران صامت سینمایی هستیم که نقش موسیقی نقش همراهی
کننده ترانه رو به عهده داره
و ناگفته نمونه که هنوز خیلی ها
این شکلی کار می کنند. در آخرین غزل من
موسیقی با کلام کار کردم (نه کلام با
موسیقی! ) البته در نوع دوم هم کارایی
دارم مثل بخشهایی از دکلمه که در آلبومهای دیگه
مثل شوکا و یا خود اخرین غزل استفاده شد. در نهایت این فرم کار
من بوده، هست و خواهد بود، که جایی که
احساس کنم موسیقی باید حرف بزنه، نه کلام، حتما
موسیقی خواهم نوشت.
آیا موسیقی امروز شما همان فرم موسیقی ارکسترال در سبک آخرین
غزله یا تغیراتی کرده ، یادمه دفعه ی پیش که با هم بودیم، شما
قطعاتی از آثار جدیدتون رو برام گذاشتید و گفتید که موسیقی امروز
من به این فرمه ! که من فکر میکنم سادگی یکی ازمهمترین الماناش
بود.
سادگی یه بحثه و ارکستر و ترانه های ساده یه بحث دیگه!
اینا سه معقوله جدا از همند. یعنی مثلا من ممکنه ارکستر سمفونیک
بنویسم و خیلی خلوت صدا بده و این بستگی به نوشتنم داره، یا
اینکه بیامو همون کار و با سه ساز بنویسم، اما صداها به حدی شلوغ
باشه که نتونی بگی که اینکار مثلا خلوته. در رابطه با ترانه تا
حدودی حرفتو قبول دارم. الان مردم خیلی ساده پسند شدند،
یعنی
کلمات سخت رو خیلی سخت قبول می کنند. متاسفانه همون
شرایطی که گفتم،
( تکثیر آثار یه بار مصرف و سطحی ) باعث شده که
الان بتونی در ترانه ها
هم، حرف رکیک بشنوی!
به نظرتون چطور میشه جلوی این قضیه ایستاد؟
اصلا لزومی نداره جلوش گرفته بشه! فقط کافیه به مردم یاد داده شه
که موزیک خوب و بد چیه و چه مشخصه هایی داره، از اینجا به بعد
این خود مردمند که انتخاب می کنند. نیازی نیست کسی کار کنه یا
نکنه. اصلا با مجوز و بی مجوز که نمیشه جریان موسیقی رو هدایت
کرد. شما اگه موسیقی رو به درستی بشناسی، دیگه خودت موزیک بد رو
گوش نمی کنی! اینجا دیگه کسی هم جرات نمیکنه، کار ضعیف به
بازار بفرسته چون میدونه که حتما از طرف مردم با شکست مواجه میشه.
یک
آرزو برای بهبود وضعیت موسیقی؟
آرزوی خاصی ندارم فقط شاید حضور یه برنامه،
مثل آموزش موسیقی
در تلویزیون بتونه خیلی
مفید و راه گشا باشه. (البته منظورم آموزش
نت و این حرفا نیست. منظورم تفهیم درک مفاهیم موسیقی ست.)
البته
در حال حاضر صدا وسیما در مورد موسیقی سنتی، تا حدودی فعالیت
داره .
منظورم من موسیقی سنتی نبود ، چون برنامه هایی که بهش اشاره کردی
هر از چند گاهی مسائلی رو مطرح می کنند و یاد و خاطرات گذشته رو
برامون زنده میکنند، همین! اما بحث
من اینه که خب، باشه! ما اینا
رو فهمیدیم، ایناها خیلی خوبند اما باید قبول کنیم که کافی
نیستند! چون الان سال 87 و کوچه و بازار رو چیزای دیگه پر
کرده. ما الان مشکلای
دیگه ای داریم که باید بهش رسیدگی بشه و فکر
می کنم صدا و سیما اولین جاییه که باید این اصلاح رو انجام بده.
نظرتان
در مورد موزیک رپ امروز ایران چیست؟
باید بپذیریم
که سبک رپ موسیقی بسیار پیچیده و سختیه و فلسفه خاص خودش
رو داره و به این راحتی ها قابل پیاده سازی نیست.
کاری که این دوستان انجام میدند اینه که کلام رو دقیقا بر روی
موزیک رپرهای جاهای دیگه میذارند و درنتیجه فرم ارائه این رپ، با نمونه
خارجیش یکی میشه، با این تفاوت که فقط کلام فارسی شده! و تقلید محض
از فضای رپ غربیه. این
سبک، با این شکل نمی تونه در فضای ایران اتفاق
بیفته و مطمئنا باید یه سری تغییراتی در ساختار و بافت
موسیقی و کلامش
ایجاد بشه تا اونو باور پذیرتر
کنه .
پس شما رپ امروز را قبول ندارید ؟
به طور کلی اگه بخوام بگم، نه ! اکثر کارهای تولیدی رو قبول
ندارم .
چه
آینده ای رو برای موسیقی ایران پیش بینی می کنید ؟
اگه این شرایط ادامه پیدا کنه، خودتون حدس بزنید
که ممکنه به کجا برسه. متاسفانه من پیشگو نیستم !
و کلام آخر ؟
امیدوارم زودتر همدیگر و بفهمیم.
جناب
تقی پور از وقتی که در اختیار پیله های شیشه ای قرار دادید،
ممنونیم.
من هم ممنونم.
|