جایی که صحبت از عکس و
عکاسی میشه همه جور آدم میتونن حضور
داشته باشن. اونایی که فقط عکس عروسی می تونه نظرشون رو جلب کنه،
کسانی که وازه ی عکس یک منظره رو براشون تداعی می کنه و بعضی ها
هم با شنیدن کلمه عکاسی یک دوربین و یک گردن ویک
آدم که توی کوچه پس کوچه های محلات قدیمی دنبال سوژه می
گرده رو مجسم می کنن. در این بین عکس برای من یعنی پرتره
یا دقیق تر بگم عکاسی از مدل.
عکاسی از مدل در ایران تا حدودی تعریف نشده است و در موارد خاص
صورت می گیره . مثلا برای روی جلد یک مجله
( Commercial and Industrial photography
) که معمولا از بازیگر ها و کودکان
استفاده میشه و میتونه برای استفاده های تبلیغاتی باشه
(Advertising Photography
) که
در این موارد هم متاسفانه از عکس های داخلی کم تر استفاده میشه.
همینطور می تونه در راستای برگزاری نمایشگاه یک عکاس باشه به
طوری که بیشتر جنبه ی هنری کار در نظر گرفته بشه...در نتیجه
عکاسان ایرانی کم تر متوجه عکاسی از مدل هستند.
افراد به آتلیه مراجعه می کنند و متقاضی چند پرتره میشن...باز هم
عکس هایی با ژست ها ی قالبی که مطمئنا به قدر کافی در دنیا گرفته
شده. این قبیل عکس ها غالبا فقط برای کسانی که شخص مورد نظر رو
بشناسن جذابیت موضوعی دارند به طوری که عکس برای افراد دیگه جلب
توجه نمیکنه.
عکاسی از مدل کاریست متفاوت.مدل باید توانایی انتقال احساسات
مورد نظر عکاس رو داشته باشه. تصویر ذهنی عکاس از صورت شخص با
تنظیم صحیح زاویه دید و نور پدیدار میشه. یک پرتره معمولا باید
القا کننده ی حالت خاصی در صورت شخص مدل باشه، حالتی از ترس خشم
،محبت و یا بی تفاوتی . همه این موارد برای ایجاد جذابیت در
پرتره مورد استفاده قرار می گیره. استفاده از اشیا و کادر های بی
قاعده و به طور کلی زیر پا گذاشتن چهارچوب های از پیش تعیین شده
به خلق یک عکس تاثیر گذار و متفاوت کمک می کنه.
اگر هنر زبان خاصی برای صحبت کردن باشه بدون شک عکس هنری زبانی
بدون شرح و مصورست که هر قدر توانایی عکاس بیشتر باشه این زبان
گویا تر رسالت خودشو به انجام میرسونه. پس عجیب نیست اگر بگیم
خلاقیت شرط لازم عکس هنریست و عوامل دیگر مانند نور پردازی، فضا
سازی، پس زمینه ، و ترکیب بندی تنها بعد از آن اهمیت می یابند.
عکاسی ازمدل فقط به تصویر کشیدن صورتی شبیه به مدل نیست بلکه
گذشته از شباهت ظاهری نمایانگر شخصیت، روحیه، حالات و احساس فرد
نیز هست که بسته به هدفی که از گرفتن عکس داریم محسوس یا نا
محسوس میشه.مهم ترین ابزار در تجسم حالت دلخواه ، نورپردازی مناسب است که وقتی با ذوق و سلیقه ی شخصی عکاس همراه بشه تصویری
خلق می کنه که گواه دانش فنی عکاس و توانایی هنری اوست.نورپردازی
صحیح شکل کلی تصویر رو تغییر میده. ایجاد تضاد یا هماهنگی می
کنه،حس هارو تقویت یا تضعیف و تفهیم مضمون رو ساده میکنه .
نور پردازی در آتلیه متشکل از پنج شاخه نور کامل ترین نوع
نورپردازیست اما بدون آن و با امکانات کم تر هم می توان اثر هنری
خلق کرد. عکاسی در کنار پنجره مناسب ترین نور رو برای گرفتن
پرتره در اختیار عکاس میذاره.همچنین شدت نور در ساعات مختلف روز
متغیراست و این امکان رو به عکاس میده که تنظیمات دقیق تری داشته
باشه. مثلا ظهر که شدت نور از همه بیش تر است بسته به هدف عکاس
میتونه زمان مناسب یا نا مناسبی برای عکاسی باشه.
ایجاد سایه نیز از دیگر عوامل موثر در حس بخشی به عکس است. خیلی
وقت ها عکاس کادری رو انتخاب می کنه که نیمه ی بیشتر اون متشکل
از فضایی ابر گونه و تهیست. این فضا معمولا خالی نمیمونه مگر این
که جهت نگاه مدل و یا سایه ی شخص این فضا رو پر کنه. قابل به
ذکره که در عکاسی هیچ بایدی وجود نداره. عکاسی هنر ه و هنر قاعده
ناپذیر. هنر میتونه همه قواعد رو نفی کنه و اونطور که دوست داره
عمل کنه نه اونطور که انتظار میره.
تا به حال با مشکلی به نام پس زمینه(Background) برخورد نکردم
چون همیشه راه حل های جالبی پیدا شده ا ند . قاعدتا پس زمینه
باید مکمل مدل باشه به طوری که بتوان ان را به راحتی از سوژه
تفکیک کرد. با این وجود خیلی وقت ها شاهد عکس هایی هستیم که در
آنها سوژه در زمینه ی پشت سر به سختی قابل تشخیص است.علاوه بر
این کادر بندی میتونه نقش پس زمینه رو کمرنگ یا پررنگ کنه یعنی
اینکه کادر بسته دیگه احتیاجی به زمینه نداره و زمینه بیشترین
اهمیت رو در کادر های باز پیدا می کنه . عکاس میتونه با فوکوس
کردن روی چهره ی مدل زمینه ای مبهم از رنگها ایجاد کنه یا اشیا ی
پس زمینه رو همونطور که هستند برجا بذاره.پس میشه گفت پس زمینه
نوعی محدودیت تلقی میشه نه مشکل .
مبالغه نیست اگر بگوییم اصلی ترین تضمین برای موفقیت در عکاسی از
یک مدل راحت بودن مدل و عکاس است.عکاس زمانی میتونه تصویر ذهنی
خودش رو به مدل منتقل کنه که مدل جایگاه راحتی برای خودش احساس
کنه تا بتونه نقش پذیر واقع بشه.همکاری عکاس و مدل رضایت بخش
نخواهد بود اگر مدل از قرار گرفتن در فضای آتلیه و یا هر جایی که
برای عکاسی در نظر گرفته شده واهمه داشته باشه و نتونه نقش خودشو
بخوبی ایفا کنه. این امرباعث شکل گیری حرکات مصنوعی، نگاه های بی
جان و ژست های کلیشه ای می شه.عکسی که با هرکدوم ازین نقص ها
همراه باشه جذاب نیست و خیلی زود در طبقه عکس های فراموش شده
قرار میگیره.
برای یک عکاس متبحر صورت زشت وجود نداره . این عکاس است که باید
زوایا ی صورت مدل رو بررسی کنه ، بهترین زاویه رو در نظر بگیره و
بیشترین وقت رو روی اون زاویه بذاره. به علاوه میتونه از نور
پردازی هم کمک بگیره و مثلا نقاطی از چهره رو که میپسنده برجسته
تر نشون بده.
در پایان اضافه می کنم که پرداختن به عکاسی از مدل لزوما به
مقاصد اقتصادی و تبلیغاتی نیست. گاهی افراد دوست دارن در
آلبومشون عکسی غیر معمول داشته باشن . عکسی که بیش ترین شباهت رو
به شخصیت درونی اونها داره و ضعیف ترین نواقص ظاهر اونها رو
پنهان می کنه...
*********************
آثاری دیگر از ریحانه طراوتی
*********************
|