رو به روم یه انتظار بی دلیل

 پشت سر خاطره های مبهمه
خیلی وقته از خودم خسته شدم

واسه تکرار من آیینه کمه  

 

مثل یک کولی پیر و دوره گرد

دل پوسیده من تو دست ِ باد

تو تمام کوچه ها سر می کشه

 ولی اسمتم به یادش نمیاد

 

واپسین لحظه دیدار

 منو دست گریه نسپار

 توی تردید شب ِ خدانگهدار

اگه خوابم اگه بیدار

 توی این فرصت تکرار

 بگو عاشقی برای آخرین بار

 

نمی دونم دنبال کدوم شبم

به یه لبخند غریبه دلخوشم

انتظار خط می کشه رو لحظه هام

 وقتی که ثانیه ها رو می کُشم

 

تو هراس این تمنای مدام

 توی این مرثیه های ناگریز

می دونم میای ولی یه روز دور

می دونم میای ولی یه روز دیر

 

واپسین لحظه دیدار

منو دست گریه نسپار

 توی تردید شب ِ خدانگهدار

اگه خوابم اگه بیدار

توی این فرصت تکرار

 بگو عاشقی برای آخرین بار ...

 

   

 
 
   

 خانه | اخبار |  ترانه | گفتگو | مقاله | پيوند | بايگاني | دفتر يادبود  | تماس با ما

   

© Copyright 2005-2006 glassyguards.com

All rights reserved . Designed by : Mostafa Azghandi