نوشتن از سایت پیله های شیشه ای و یا پرداختن به ماهیت اتفاقاتی
که به واسطه ی ترانه ( این کلمه ی مجهول) بر نشریه ی الکترونیکی
" پیله های شیشه ای
" گذشته است و بلعکس ، مجالی را می طلبد به اندازه
ی آسیب شناسی روند حرکتی بسیاری از گروهها و جمعهای ادبی . اینکه
چه بر سر گروه های هم عرض ادبی آمده است و از کجا شروع و به کجا
ختم شده اند ، به قطع یقین در بررسی موبه موی روند حرکتی سایت
پیله ها موثر خواهد بود . البته من در این جا ضرورتی نمی بینم
که بحث را به صورت کامل مطرح و جسم نیمه جان ترانه را برای
چندمین بار کالبد شکافی کنم ، اما لازم می بینم که به اختصار
حاشیه ای بزنم به متن موجودی که اکنون در دست ماست .
سایت پیله های شیشه ای حدوداً یک سال است که فعالیت خود را در
بین سایت های ادبی شروع کرده است و کم و بیش جمعیتی را به خود
فراخوانده که عموماً دغدغه هایی مشترک نیز دارند . شاید آن دغدغه
ها دلیل همکاری من با سایت باشد . خلاء وجود سایتی جامع ، خاص
ترانه و موضوعات پیرامون آن و مجموعه ای که بتواند یک گروه ترانه
سرا را در کنار هم ، با هم ، و از افکار و ایدئولوژی هم آگاه
سازد ،همه و همه می توانند دلایلی باشند بر این مدعا که وجود
سایت پیله ها نوعاً مفید و تاثیر گذار است . اما اینکه سایت
کیفیت لازم را ( که ما در ذهنمان داشته ایم ) داراست یا خیر،
بحثی ست مجزا که نیاز به بررسی دیگری دارد . ما چه باید می کردیم
و سایت در قبال ما چه کرده است ، آیا همکاری ما مطلوب بوده ؟ و
یا برخورد سایت در قبال ترانه سراها حرفه ای بوده است ؟. اینها
سوالاتیست که تحت همین بحث مطرح می شود .
شاید سوالاتی که در ذهن
مخاطبان سایت وجود دارد به مراتب بیشتر از آن چیزی باشد که مسئولان سایت در
ذهنشان بوده است، اما به زعم من مهمترین
سوال می تواند این باشد که : آیا ما (ترانه سراها) توانستیم به
خواسته های ذهنیمان نسبت به سایت برسیم ؟ ، خواسته های ما اعم
است از داشتن سایتی با کیفیت مطلوب و جمعی منسجم و همینطور بستری
برای تبادل اطلاعات . منبعی موثق برای اخبار ترانه و آگاهی از
ترانه امروز کشور . من جواب های شخصی خودم را در ذهن خودم نگه می
دارم اما اگر به رفتارو برخورد خودمان رجوع کنیم می بینیم بعضاً
اشتباهاتی نیز داشته ایم که ما را از رسیدن به اهداف مشترکمان
دور کرده است . ما خود را بزرگ فرض کردیم ، در حالی که همه ی ما
می دانیم بزرگترین انسان ها افتاده ترین آنها هستند . ما با پیش
فرض وارد این گروه شدیم در حالی که می دانیم در دنیای مدرن و
پسامدرن حتی یک فرد عامی هم نمی تواند از یک روز کاری خود از پیش
آگاهی و حتی فرضی داشته باشد ، چه برسد به ما که هنرمندیم و
پیشرو . ما قدرت تحمل هم را تا حدود زیادی نداشتیم ، چرا که
استعداد های ذاتی و توانایی های خود را به درستی نشناخته بودیم ،
ما خود را آنطور که بودیم نمی دیدیم بلکه آنطوری فرض می کردیم که
باید باشیم . من اشکالات زیادی را در رفتار خودم و فعالان سایت
مشاهده کرده ام که به شخصه سعی در رفع آن دارم ، و به دوستان
عزیزم پیشنهاد می کنم آنها هم سعی کنند با رفتاری مبتنی بر شناخت
و گذشت سعی در این داشته باشند تا این مجموعه به فعالیت خود پر
قدرت تر از گذشته ادامه دهد .
همانقدر که برای ما مهم است چه بر
سر تخم مرغهایمان می آید، سلامتی سبد تخم مرغها نیز برایمان مهم
باشد . . .
درپایان تبریک ویژه ی خود را به سایت پیله ها به مناسبت یک سالگی
اش اعلام می دارم و روزهایی خوب را برای ترانه آرزومندم .
|