مجید اخشابی

 

   

 

 

 من عاشق ادبيات هستم!
مجید اخشابی متولد ۲۷/۱۰/۱۳۵۱ است و از ۱۲ سالگی کار موسیقی و در سن ۱۷و۱۸ سالگی کار تدریس را شروع کرده است . وی تاکنون دو آلبوم با نام های" گمگشته" و "همراز" را وارد بازار کرده است.
ساز تخصصی او سه تار و سنتور است که تبحر خاصی در نواختن آن ها دارد . نکته جالب توجه این که کارش را بدون استاد و مربی شروع کرده و هم اکنون دانشجوی دوره کارشناسی ارشد موسیقی است
.


راضیه غنجی



از شروع فعالیت هنری تان بگویید؟
ورودم به حوزه موسیقی از طریق نوازندگی سنتور بود، نوازندگی سنتور طبق روال همیشگی آموزشش این چنین است که نوازنده باید با ردیف ها آشنا باشد و با گونه ها ، فرم ها و تمام ریزه کاری های موسیقی سنتی ایرانی که بخشی از آن از طریق ردیف و بخشی از طریق قطعاتی که از قدیم به یادگار مانده صورت می گیرد و من به طبع این فراگیری ذهنم منبعث از ردیف ها و فضاهای موسیقی ابتدا سنتی و بعد ایرانی شد.

چطور شد برای خوانندگی موسیقی پاپ را انتخاب کردید؟ و از فضای موسیقی سنتی در آثارتان بگویید؟
بعد از این که تصمیم گرفتم خوانندگی را انجام دهم تشخیص دادم در حوزه موسیقی پاپ خوانندگی من جلوه بهتری خواهد داشت، بعد از مدتی دیدم ناخودآگاه ساخته هایم بی ارتباط با موسیقی سنتی ایرانی نبود و هر چه می ساختم از فضای فکری ای به وجود می آمد که

سالها در موسیقی ایرانی و دستگاه های ایرانی وقت گذاشته بودم و در سازبندی نیز ناخودآگاه آهنگساز آن سازی را که دوست دارد و تشخیص

می دهد موثر تر است نقش بیشتری به آن می دهد و من با وجود اینکه در حوزه موسیقی پاپ برخی از سازها عضو ثابت ارکستر هستند از آنها در بستر کار استفاده کردم و برای تزئین از سازهای ایرانی و سنتی استفاده می کردم.

 و اولین اثرتان؟
اولین اثرم در گام شور و با سازبندی ارکستر پاپ با سازهایی چون سنتور و سه تار صورت گرفت که اثری با عنوان گمگشته پدید آورد و بسیار مورد استقبال قرار گرفت و موجب معرفی من به عنوان خواننده به شنوندگان شد. از آن به بعد سعی می کردم هرچه تجربه می کنم با فضای موسیقی ایرانی همخوانی داشته باشد.

 بیشتر آثارتان مورد استقبال مخاطبان آن هم از قشر های متفاوت قرار می گیرد؟ دلیل این را در چه می بینید؟
دلیلش حس زیباشناسی است که در طی سال ها آموزش، تدریس و اجراهای متعدد برای من پدید آمده است که می توانسم سلیقه مردم را با توجه به این تجربیات بهتر حدس بزنم و نوآوری هایی را در کارم به وجود آورم که احتمال می دهم مورد استقبال قرار بگیرد،تمام این تجربیات موجب شد که آثاری که عرضه کردم مورد توجه مخاطب قرار بگیرد .
البته تمام این دریافت ها بدون لطف و محبت خدا قطعا امکان پذیر نبود زیرا خود موسیقی به خودی خود دارای چنین قدرتی نیست،هنرمند اصلی آفریدگار است و تمام این اصوات و الحان در طبیعت موجود است فقط ذهن هنرمند باید با آن ارتباط برقرار کند و آن را دریافت و روایت کند. ما در حقیقت راویان این الحان و نواها هستیم. خالق اصلی همانی است که این چرخ را بنا نهاده و بانگش بانگ موسیقی آسمانی است

نظرتان درباره خانه موسقی چیست؟
خانه موسیقی خانه موسیقی سنتی است راستش را بخواهید با همه احترام و علاقه ام به موزیسین های عضو خانه موسیقی ، باید بگویم که گرایش خانه موسیقی بیشتر به موسیقی سنتی ست تا پاپ . این معیار درست معیار نظرات موزیسین های سنتی ما درباره موسیقی پاپ نیست چون وقتی با این نوع موسیقی ارتباط برقرار می کنیم می توانیم زیبایی شناسی آن را دریافت کنیم و کسانی که به طور کلی ارتباطشان با این نوع موسیقی زیاد نیست و زیبایی شناسی این نوع موسیقی را چندان نمی شناسند طبیعتا نظراتشان جامع نخواهد بود.
مثل این می ماند که موزیسین خوب پاپ آشنایی با موسیقی سنتی نداشته باشد و نظر دهد. این هم درست نیست به همین دلیل وقتی می خواهیم درباره نوعی از موسیقی نظر کارشناسی دهیم باید با آن ارتباط برقرار کنیم.
کسانی که حرفه ای وارد موسیقی پاپ شدند حرفه ای کار کردند ، آثار خوب و بد را تشخیص می دهند .در واقع آثار و شخصیت های حرفه ای معمولا از درجه مناسبی برخوردارند و ماندگار می شوند و قدمت کاری و اعتبار حرفه ای شان معمولا مشخص است ولی خیلی از آثار هم به وجود می آید که با آشفتگی محتوایی وارد بازار می شود و عده ای هم به آن دل می سپارند.

؟ انتخاب مخاطب چقدر موثر است
اگر شنونده ای در همان لحظه اول خودش قدرت کارشناسی و ارزیابی صحیح یک اثر را داشته باشد می تواند انتخاب خوبی برای لحظات شنیداری اش داشته باشد تا اینکه ما بیاییم کسی را به عنوان ناظر برای سلیقه آن شخص تعیین کنیم. زمانی که شنونده ای حرفه ای آثاری را انتخاب کند این بهترین شیوه برای نرفتن به سمت موسیقی بد است
.


 نظرتان درباره این گونه آثاردر بازار چیست؟
اگر شما بخواهید صدای خودتان را ضبط کنید و کسی بگوید صدایتان زیباست کسی نمی تواند بگوید چون شما دوره ندیده اید و حرفه ای نیستید صدایتان خوب نیست پس حق ندارید به استودیو بروید و بخوانید، اما زمانی که همین صدا به نوار تبدیل شود و با یک اقبال ویژه روبرو شود این جا اشکال به وجود می آید .
بعد از انقلاب تولید مجاز در کشور به عنوان موسیقی پاپ وجود نداشت اگر کسی اثری را ارائه می داد به سختی کار می کرد هر چند همان آثار باعث شد راه هموار شود و موسیقی پاپ به شکل فعلی اجازه ورود به این عرصه را پیدا کند، اولین چیزی که مردم با آن مواجه بودند کمبود تولیدات بود و همین باعث عطش بیشتر مردم شد.
هر اثری که جنس موسیقی پاپ داشت با استقبال رو به رو می شد و تولید کنندگان هر اثری را تولید می کردند و مردم با هر کیفیتی آن را می خریدند و همین تولیدات بی رویه باعث شد که سلیقه ها فروکش کند و مردم ناخودآگاه هر چه می آمد گوش می کردند همین تکرار گوش کردن ها موجب شد که سلیقه ها ارتقا پیدا نکند.اما بعد از مدتی این تاثیر از بین رفت و مردم دقتشان در گوش کردن بالا رفت و هر کاری را مورد توجه قرار نمی دادند  .
اگر کاری فاخر نباشد ممکن است مردم مدتی به آن توجه کنند اما در دراز مدت آن را پس می زنند و مردم ممکن است در مقطع دچار اشتباه شوند ولی در درازمدت حتما متوجه می شوند و راه درست را انتخاب می کنند. هم موزیسین ها بر مردم تاثیر می گذارند و هم سلیقه مردم موجب می شود که موزیسین ها چه اثری بسازند. این یک تاثیر متقابل است. وضعیت موسیقی رو به رشد است و کیفیت بر سلیقه مخاطبین حضور جدی پیدا کرده است
.

 

ممیزی های صدا وسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چه تفاوتهایی با هم دارد؟
ممیزی های ارشاد به طور کل با صدا وسیما تفاوت دارد آن هم به این دلیل است که تلویزیون باید در این ممیزی ها دقت بیشتری را به خرج دهد زیرا اثری که از تلویزیون پخش می شود خواسته یا ناخواسته مردم به آن گوش می دهند ولی اثری که از طریق وزارت ارشاد مجوز می گیرد مورد انتخاب مخاطب قرار می گیرد و دیگر آن گستره وسیع مخاطبان تلویزیون را ندارد.
کسی که در حوزه ذهنی اش موسیقی نمی گنجد می تواند آن نوار را نخرد اما در رسانه ناخودآگاه همه یکدست موسیقی را گوش می دهند به همین دلیل است که دقت نظرها و محدودیت ها در رسانه ملی خیلی بیشتر است. باید هم این چنین باشد مخاطبی که در روستایی در دورترین نقطه کشور زندگی می کند و آشنایی زیادی با موسیقی ندارد با کسی که در تهران زندگی می کند با هم شنونده یک اثر در یک لحظه هستند و به دلیل تاثیرات متقابلی که ممکن است این موسیقی بگذارد باید این اثر هر چه بیشتر با این دو طرز فکر متناسب باشد.
ولی در وزارت ارشاد چنین روندی وجود ندارد مخاطب می تواند اثر مورد نظرش را خریداری کند و خطری مخاطب را تهدید نمی کند.

ترانه برایتان مهمتر است یا ترانه سرا؟
من اول ترانه برایم مهم است فکر می کنم چه کلماتی در سطح چه کسی می گنجد و بعد شروع به کار می کنم .

ارتباطتان با ادبیات چگونه است؟
من عاشق ادبیات ایران هستم آن هم دوره های پیشین ادبیات. به اعتقاد من قله شعر و سخن را کسانی همچون حافظ و مولانا و سعدی که شعرای نابغه فارسی زبان هستند آن قدر بالا بردند که به سختی کسی می تواند نمایشی داشته باشد که آن را به یادگار بگذارد و کمتر کسی می تواند فاتح این قله باشد. ولی آن چه با عرفان آمیخته باشد بیشتر دوست دارم .

از آنجایی که دانشجوی دوره کارشناسی ارشد موسیقی هستید، وضعیت آموزش موسیقی را چطور ارزیابی می کنید؟
هیچ گونه آموزشی در حوزه موسیقی پاپ صورت نمی گیرد و بسیاری از موزیسین ها موسیقی علمی را موسیقی کلاسیک می دانند، اما خوشبختانه اساتید خوبی در این حوزه وجود دارند که می توان از تجربیاتشان استفاده کرد .

اگر شبکه ای در رسانه ملی بر مبنای موسیقی تولید شود حاضرید چه کاری برای این شبکه کنید؟
من حاضرم کلیه آثارم را در اختیارشان قرار دهم زیرا همین اعتمادی که مردم به لحاظ کیفیت، دقت و سلامت به رسانه ملی دارند ماهم داریم.
اگر در رسانه ملی این کار را بکنند من هیچ دریغی نمی کنم و حاضرم تمام آثارم را تصویری کنم،من فکر می کنم منتهای خواسته تمام موزیسین های حرفه ای هم همین باشد.
 


                                                              

 

 خانه | اخبار |  ترانه | گفتگو | مقاله | پيوند | بايگاني | دفتر يادبود  | تماس با ما

   

© Copyright 2005-2006 glassyguards.com

All rights reserved . Designed by : Mostafa Azghandi