يه پياده
رو ، يه پله
/
روبروش
يه جوب ، يه نرده
پيش چشم
خواب دنیا /
فرصت ظهور درده
هرکسی تو
لاک فکرش /
همه
خردن و خميرن
کفشا با
صدای خش خش
/
چپ
و
راست، ميآن و ميرن
پسرای
پاشنه خاکی
/
دخترای
پاچه پاره
زن و مرد
و
بچه
خسته
/
هيشکی
حوصله نداره
اينجا يک
گوشه ی زخمه
/
که شده
يه عکس عادی
واسه
مرهم يه سکه
/
شده دوره
ی کسادی
آی
خانوم
، آقا، يه لحظه
/
بـيـا
وزنتو
بگيرم
تو
رو جون
مادراتون /
مـنم
و بابای پـيرم
فردا
امتحان دارم من
/
بدو
امتحان وزنه
مشقای
شبم که مونده
/
خسته
ام دارم می
ميرم
يه پياده
رو ، يه بچه
/
رو
يه پله
خيمه بسته
دفتر
و
مداد و
پاک کن
/
يه
مداد
نوک شکسته
دو
هزار
نفر ازاينجا
/
با عجله در عبورن
خاک
کفشاشون چه نزديک /
دلاشون از اينجا دورن
يکی
سيره
، يکی گشنه ست /
يکی ديرش شده انگار
اين يکی
سبک مث پر / اون
يکی سنگين و پروار
باز صدای
غم می پيچه: / بيـا وزنتو بگيرم
جای مشق
نوشته صدبار /
خسته ام دارم می ميرم
آی
خانوم، آقا، يه لحظه /
بـيـا وزنتو
بگيرم
تورو جون
مادراتون /
مـنم و بابای پـيرم
فردا
امتحان دارم من/
بدو امتحان وزنه
مشقای
شبم که مونده /
خسته ام دارم می
ميرم |