وقتی اومدم نبودی

قصّه تو فقط شنیدم

توی خواب تو که رفتم

همه خوابا رو پریدم

 

از تو بیخود شده از خود

پنجه بردم رو تن ِساز

توی خلسه ی خیالت

مُردمو زنده شدم باز

 

حالتم ترانه گون شد

هی سرود از دل و از درد

حنجرم پُرشد از آواز

شب و کوچه ها رو پُر کرد

 

همه دستپاچه ی عشقت

تن و با گریه شکستم

من ِ گیج ِ معنی تو

به ریاضتت نشستم

 

ای تو و ندیده پَرپَر

این من ِ آخر ِ مجنون

بگو کی رنگین کمونت

می شینه رو من ِ بارون ؟

 

 خانه | اخبار |  ترانه | گفتگو | مقاله | پيوند | بايگاني | دفتر يادبود  | تماس با ما

   

© Copyright 2005-2006 glassyguards.com

All rights reserved . Designed by : Mostafa Azghandi